نام کتاب : چه كسى گهواره را تكان خواهدداد نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 55
در معرض تغيير است. پرستاران غالباً شغل خود
را رها مىكنند و بچه، يك جدايى ديگر، يك گسسته شدن ديگر پيوند را تجربه مىكند.
در حالىكه بچه بزرگ مىشود و در مهدكودك از يك گروه سنى به گروه سنى ديگر، انتقال
داده مىشود- قبل از 6 سالگى و رفتن به مدرسه- يكسلسله جدايىها و پيوندهاى
دوباره را تجربه كرده است.[1] در روند
اين جدايىها، گسسته شدن پيوندها و شكسته شدن دلها و به سبب اين سردرگمى زودهنگام
و مداوم، در بسيارى موارد يك احساس عدم اعتماد و خشم عميق در بچه پديد مىآيد.
در حالىكه بچهها تلاش مىكنند به تسلط، استقلال، هويت و اعتماد
برسند، پديدههاى گوناگونى سربرمىآورند. متخصصين، اغلب مىگويند كتابهاى درسى
روانشناسى را بچهها مىنويسند. بچهها در دست گذاشتن روى نقاط حساس پدر و مادر
(و پرستار خود) تخصص دارند.
براى مثال؛ مادرى كه متخصص و معلمى تعليم ديده در زمينهى برخورد با
بچههاى آسيبديدهى عاطفى است و هر روز بايد با چالشهاى بسيار اينكار از جمله
خستگى ناشى از آن روبرو شود؛ فرزندش در مهدكودك ماست. روزها، هفتهها و ماههاست
كه دائماً با كمترين تحريك، خودش را كثيف مىكند. پرستار و مدير مهدكودك بهطور
مرتب با والدين او جلسه مىگذارند. يك كارمند تأمين اجتماعى مأمور شده علتهاى
احتمالى را
[1] -[ پس از مدرسه رفتن نيز منوال همين است] بسيارى
از مهدكودكهاى امروزى تمام وقت هستند چرا كه برنامهى نيمهوقت اكثر مدارس نياز
والدين شاغل را برآورده نمىكند ..
نام کتاب : چه كسى گهواره را تكان خواهدداد نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 55