نام کتاب : چه كسى گهواره را تكان خواهدداد نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 16
دارد تبعيض مردانه را از ميان بردارد.
اينجاست كه مهدكودكهاى دولتى وارد كار مىشوند. براى داشتن جامعهاى كه نقشهاى
جنسيتى در آن موضوعيت نداشته باشد، نه تنها كارهاى توليدى[1]
را بايد به جامعه بسپاريم بلكه بايد امر زاد و ولد[2]
را هم به جامعه بسپاريم. اين در گذشته روياى ماركس و امروز روياى ليبرالها بود.
روياى رهاسازى زن و مرد از قيود اخلاقى و نقشهاى محدود كننده، قرار است روح
تازهاى از شراكت را به همراه آورد- شراكت شغلها، بدنها، وظايف و لذتها.
روياى ايفاى اشتراكى نقشهاى جنسيتى در اثر بىاطلاعى روشنفكرانى
مانند ماركس درباره توليد ثروت گسترش يافته. از ديدگاه ماركس و انگلس[3]، نقش مردان آنقدر ساده و بىاهميت
است كه مىتواند به چند مأمور بوروكرات كه ماشين آلات توليد انبوه را مديريت
مىكنند، واگذار شود. قابل توجهترين نكته در نوشتههاى كمونيستى كوچك شمردن كار و
كارگرى است. ماركس واقعاً معتقد بود ابزار توليد، ماشين آلات هستند.
چالشهاى نقش مادرى
ليبرالها هم زندگى زنان و مردان عادى را كوچك مىشمارند. از ديدگاه
يك فرد ليبرال از لحاظ جنسيتى[4] [كسى كه
جنسيت برايش مهم
[4] - البته از بُعد مادّى و نقشها و وظايف مربوط به
جنبه جسمانى وگرنه از ديدگاه اسلام روح انسانها مؤنث و مذكر ندارد و تنها در عالم
ماده است كه بدن انسان مركب مادى روح است و به مؤنث و مذكر تقسيم شده است ..
نام کتاب : چه كسى گهواره را تكان خواهدداد نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 16