نام کتاب : چه كسى گهواره را تكان خواهدداد نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 115
سواد كافى براى پر كردن يك فرم استخدام
است.)
اغلب، اين ميزان حيرتبرانگيز بىسوادى علمى را به آموزش بد يا
تأثيرات تلويزيون نسبت مىدهند. بيشتر آمريكايىها بىخبر از نقشى هستند كه خود ما
والدين، در از بين رفتن احساس ارزشمندى بچههايمان بازى مىكنيم.
وقتى بچهها بيش از آن كه وقتشان را با ما بگذرانند، در كنار همسن و
سالان خودشان قرار مىگيرند، وابسته به آنها مىشده و تسليم عادت، رفتار،
موادمخدر، روابط جنسى و اعتيادهاى گوناگون، مىگردند. برخى طرفداران مدرسه، اسم
اين را «آموزش» مىگذارند. درحالىكه «آموزش ديدن» مترادف با «مدرسه رفتن» نيست.
بهطور كلى افراد فعال بخش آموزش در آمريكا از كنار تحقيقات صحيحى كه
موجب بر هم خوردن راحتى و يا باعث زحمت ايشان مىشود، يا با منافع ايشان در تضاد
قرار مىگيرد، به راحتى مىگذرند. و البته در اينكار تنها نيستند. مطالعات ما در
ژاپن و اروپاى شمالى و مركزى نشان مىدهد در آنجا نيز فعالان آموزش راه خود را
مىروند.
موروين ويرز[1] رئيس بخش
معلوليت و بازپرورى در اداره آموزش [و پرورش] در زمان مسئوليت من در آنجا
مصرّانه اعتقاد داشت: «بسيارى از برنامههاى ما از روى حدس و گمان صورت مىگيرد و
پايه در تحقيقات ندارد. كشوها پر از تحقيقات است، اما كسى توجهى بدانها نمىكند.»