نام کتاب : چرا دين؟ چرا اسلام؟ چرا تشيع؟ نویسنده : شاكريان، حميدرضا جلد : 1 صفحه : 67
به عنوان مثال در بررسىهاى تاريخى مشاهده
مىكنيم كه (على محمد باب) بنيانگذار بابيگرى پس از ناتوانى در اثبات دعوى نبوت
خويش، توبهنامه نوشت و از ادعاى خود تبرى جست.[1]
اين واقعه تاريخى گواهى روشن بر بطلان بابيگرى و بهاييت نشأت گرفته از آن است.
چهار روش ياد شده در عين مجزّا بودن از يكديگر، در پارهاى موارد مىتوانند مكمل
يكديگر در اثبات حقانيت يك دين باشند.
1- 5. ادعاى خود دين؛
ادعاى خود دين نسبت به بنياد الهى سه گونه تصورپذير است:
يا دينى ادعاى الهى و وحيانى بودن دارد.
يا دينى ادعا دارد كه از سوى خداى هستى نازل نشده.
يا دينى نسبت به اين مسئله ساكت است.
در مورد اول بايد صدق مدعا را از طريق راههاى پيشين آزمود. اما اگر
دينى ادعاى الهى بودن نداشته و يا عكس آن را داشته باشد مانند اديان ابتدايى و
قديم همچون پرى آنيميسم، آنيميسم، فتيشيسم، ميترائيسم، هندوئيسم، برهمنيسم،
جينيسم، و اديان تركيبى مانند سيكيسم كه از تركيب و التقاط اسلام و هندوئيسم پديد
آمده و نيز اديان فلسفى چون بوديسم و كنفوسيونيسم و بسيارى از اديان قديم آميخته
به شرك مثل تثليث بابلى، تثليث رومى، تثليث هندى و ... كاملًا از مجراى بحث خارج
مىشوند و حوزه تحقيقات، منحصر به اديان مدعى الهى بودن چون اسلام، مسيحيت، يهوديت
و زرتشتىگرى و امثال آنها مىشود.
[1] - جهت آگاهى بيشتر بنگريد: حميد رضا شاكرين، اديان
و مذاهب، ص 168- 182، قم: معارف
نام کتاب : چرا دين؟ چرا اسلام؟ چرا تشيع؟ نویسنده : شاكريان، حميدرضا جلد : 1 صفحه : 67