نام کتاب : چرا دين؟ چرا اسلام؟ چرا تشيع؟ نویسنده : شاكريان، حميدرضا جلد : 1 صفحه : 55
كه دارند برحقند. به عبارتى ديگر توحيد
اسلامى همان اندازه بر حق است كه تثليث مسيحى و ثنويت زرتشتى، و همه آنها همان
بهره از حقيقت را دارند كه بىخدايى بودايىگرايى دارد.
عقل و پلوراليسم دينى
ژرفكاوىهاى عقلى بر بطلان پلوراليسم دينى گواهى مىدهد. اين مسئله
دلايل متعددى دارد از جمله:
1. استلزام تناقض[1]؛ اديان موجود داراى آموزههايى هستند كه بعضى از آنها با آموزهها و
عقايد ديگر اديان در تضاد و يا تناقض مىباشد. بنابراين حقانيت همه آنها، مستلزم
جمع ضدين و يا جمع نقيضين است و چنين چيزى محال است. به عنوان مثال آيين اسلام، بر
يكتايى خداوند و توحيد در همه مراتب آن اعم از توحيد ذاتى و صفاتى و توحيد در
فاعليت تأكيد دارد. در مقابل، مسيحيت قائل به «تثليث» يعنى، خداى پدر، خداى پسر و
خداى روحالقدس است.
زرتشتىگرى نيز به «ثنويت» و دوگانهانگارى در آفرينش گرايش دارد.
هر يك از اين آموزهها، نافى ديگرى است. بنابراين اگر هر سه دين، بر
حق باشند، بايد هم يكتاپرستى صحيح باشد، هم دوگانهپرستى و هم سهگانهپرستى.
چنين چيزى به تناقض مىانجامد و محال است؛ زيرا يگانگى خداوند، مساوى
با نفى دو يا سه انگارى اوست. در حالى كه ثنويت و امثال آن، به خدايى بيش از يكى،
اقرار دارد. بنابراين حقانيت همه آنها؛ يعنى اينكه خدا هم بيش از يكى است و هم
نيست و اين تناقض است و محال.