نام کتاب : چرا دين؟ چرا اسلام؟ چرا تشيع؟ نویسنده : شاكريان، حميدرضا جلد : 1 صفحه : 35
2. دين و علم؛
بخشى از معارف دين را آموزهاى علمى آن تشكيل مىدهد.
مراد از آموزههاى علمى بيان قوانين طبيعى حاكم بر پديدهاى جهان و
انسان است يعنى امورى كه در قلمرو دانش تجربى (science) بشر قرار مىگيرد، ليكن در گسترهاى عامتر مىتوان
نقش دين در علم را چهار گونه بر شمرد:
2- 1. انگيزش و به تعبير ديگر تقويت انگيزه كاوشهاى علمى. در اسلام
اين مسأله بيش از هر دينى نمايان است و بخشى عظيمى از ادبيات دينى را به خود
اختصاص داده است.
2- 2. جهت دهى و سمت و سو بخشى به علم و كاوشهاى علمى؛
2- 3. ارائه پيش فرضهاى متافيزيكى علوم؛
2- 4. ارائه پارهاى از گزارههاى علمى؛
2- 5. ايجاد روحيه علمى؛
در مجموع برخى از انديشمندان بر آنند كه دين به علم و علوم بيشتر مدد
رسانده است تا علم و علوم به دين.[1]
اينشتين در اين باره مىگويد؛ «حس دينى قوىترين و شريفترين سرچشمه
(شاه فنر) تحقيقات علمى است».[2]
كاركردهاى اجتماعى
افزون بر كاركردهاى فردى، دين داراى نقش اجتماعى نيرومند و
بديلناپذيرى است. از همينرو از ديرزمان فيلسوفان و انديشمندان به فلسفه اجتماعى
وجود دين توجه چشمگيرى داشتهاند.
[1] - مرچا الياده، فرهنگ و دين، مترجمان: زير نظر
بهاءالدين خرمشاهى، صفحه هفت