نام کتاب : چرا دين؟ چرا اسلام؟ چرا تشيع؟ نویسنده : شاكريان، حميدرضا جلد : 1 صفحه : 146
اجتهاد هيچيك از آفات اجتهاد رأى را ندارد.
از اين رو اجتهاد شيعى توانسته است در طول تاريخ پيوسته بپايد و همواره رشد و
بالندگى يابد.[1]
5. عقلانيت
از جمله امتيازات برجسته تشيع عقلانيت بالاى آن است. عقلانيت شيعه نه
در هيچ يك از مذاهب اسلامى مانندى دارد و نه در ديگر اديان. در مكتب تشيع براساس
روايات رسيده از معصومان عليهم السلام عقل و خرد، حجت و پيامبر باطنى است و پيامبر
حجت بيرونى؛ از اين رو شيعه بنيادىترين مسائل اعتقادى خويش را بر پايه عقل و
براهين قطعى عقلى استوار مىسازد و آن را يكى از ادله چهارگانه در استنباط فقهى
قرار داده است. عقلانيت شيعه ويژگىهايى دارد كه مميز اساسى آن با ديگر فرق اسلامى
است، از جمله اينكه عقل فلسفى عمدتاً در ميان شيعه رشد كرد و فيلسوفان بزرگ اسلامى
نوعاً شيعه بودهاند.[2]
احمد امين مصرى، فارابى را شيعه مىداند، تنها از آن رو كه گرايشهاى
فلسفى و عقلانى وى فقط و فقط در بستر تشيع مىتواند شكل گرفته باشد.[3]
در اهلسنت اگر چه معتزله گرايش عقلى داشتند؛ ليكن اولًا عقل اعتزالى
عقل جدلى بوده و از عقل برهانى بهرهاى نداشت. ثانياً معتزله گروهى اندك بوده كه
ديرى نپاييدند و از جهان تسنن رخت بربستند. اين مسئله نشان مىدهد كه عقلانيت
اعتزالى فاقد سرمايهها و پشتوانههاى لازم براى بقا و دوام خود بوده و
[1] - جهت آگاهى بيشتر بنگريد: حميدرضا شاكرين، حكمت
احكام( مجموعه چلچراغ حكمت)، تهران: كانون انديشه جوان