اصول ياد شده در نگاه انديشمندان غربى، مورد توجه قرار گرفته است.
مارسل بوازار در مورد اصول همزيستى مسالمتآميز و تفاهم مىنويسد:
«در مورد پيروان اديان الهى بايد گفت اصولًا اسلام، آنها را مورد
حمايت خود قرار داده و امنيت كاملى در جامعه اسلامى دارند. آنان مىتوانند طبق
دستورات دينى خود آزادانه عمل كنند، به خصوص كه در قرآن نيز رعايت حقوق آنان توصيه
شده است. اين تساهل دينى در مسيحيت و يهود، مطلقاً وجود نداشته و به ويژه پيروان
دين يهود، ناگزير از انجام فريضههاى بسيار سخت و توان فرسا بودهاند»[2].
وى مىنويسد: «در ديانت يهود، برترى نژادى وجود دارد و در برادرى
مسيحيت، رابطه الهى بر جنبههاى عملى آن در زندگى اجتماعى غلبه يافته و در شرايط
امروز قابل اجرا نيست. اما در ديانت اسلام اين افراط و تفريط به چشم نمىخورد ...
اين تفكر كه از قرآن نشأت مىيابد، به ديانت اسلام سوداى جهانشمولى مىبخشد. اسلام
به دنبال ساختن جهانى است كه همه مردم