responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 88

ولى ما به حسب تعبيراتى كه شيخ وامثال او كرده‌اند مى‌گوييم تفاوتى نيست در غايت داشتن، اينكه طبيعت قصد آن راكرده باشد و به سوى آن بوده و هدف حركت طبيعت بوده باشد و مقتضاى خود طبيعت رسيدن به‌آن بوده باشد، ويا اينكه مقتضاى يك اراده‌اى چنين بوده و اراده‌اى وجود آن را خواسته باشد.

پس اينكه مى‌گويند ذيمقراطيس گفته پيدايش عالم به سبب اتفاق است، يعنى در طبيعت آن ذرات اوليه- آن «ذرات صغار صلبه»- تكون اين عالم نبوده است، يعنى حركت نمى‌كرده‌اند به سوى چيزى كه لازمه طبيعى و قهرى آنها بوده است، يعنى پيدايش اين عالم و ميل ذاتى به سوى اين تركب درآنها نبوده است.

اينها مى‌گويند ذيمقراطيس معتقد بوده است كه اين ذرات اوليه كه عالم از آنها تشكيل شده است، ذراتى بوده‌اند متفق الطبيعه و مختلف الشكل؛ با هم اختلاف داشته ولى طبايع مختلف و متنوع نداشته‌اند، فقط طبيعت اينها اقتضا مى‌كرده يك حركتهاى بى‌نظمى داشته باشند و در خلأ پراكنده بوده‌اند بدون اينكه طبيعت تجمع اينها را اقتضا كند. اتفاق، سبب تشكل اينها شده است و رسيدن آنها به اين تشكل غايت آنها و حركتشان نبوده است بلكه بالعرض اينطور شده است. اتفاق سبب شده است يك تجمعى در يك جا رخ دهد و از آن تجمع مثلًا آسمان به وجود آمده باشد، از آن تجمع فلان ستاره، خورشيد و ... به وجود آمده است واز تجمع ديگر عنصرها به وجود آمده‌اند. بعد از اينكه اتفاقات وتصادفات رخ داد و اصول عالم براساس اتفاق درست شد، مكتوبات و مركبات عالم به اقتضاى آنها به وجود آمده‌اند. طبيعت در اينها قصد داشته، طبيعت حركت مى‌كرده به سوى اينها.

شيخ از حرف او اظهار تعجب مى‌كند و مى‌گويد خيلى عجيب است كه انسان در نظام كلى عالم كه حتى موجباتى براى تخلف در آن پيدا نمى‌شود، قائل به اتفاق شود ولى در نظامات جزئى كه علل جزئى سبب مى‌شود انحرافاتى در مسير شان پيدا شود و اتفاقاتى به طور اقلى در آنها وجود پيدا كند بگويد [ناشى از] طبيعت بوده است. آخر چگونه است كه اين طبيعت در اصل پيدايش عالم هدف و قصد نداشت و اين اجزاء هم متفق‌الماهيه و متفق‌الطبيعه بودند، بعد كه اينها متشكل شدند طبيعت ثانوى به وجود آمد؟ طبيعت ثانوى از كجا به وجود آمد؟

توجيه شيخ از حرف ذيمقراطيس اين است كه او گفته است در ابتدا- در ازل- كه اين‌

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 88
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست