responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 535

اصالتهاى انسانى‌

اگزيستا نسياليستها خواسته‌اند كه براى اصالتهاى انسانى واقعا پايه و پايگاهى بسازند بدون آنكه از مادى بودن جهان و مادى بودن انسان دست بكشند. اولًا مسأله‌اى را گفتند كه اين مسأله را قبل از اينها ديگران گفته‌اند.[1] اولين مسأله‌اى كه اينها طرح كردند كه در اينجا راهشان با فلسفه شرقى متفاوت مى‌شود اين است كه در فلسفه شرقى- مثل كلمات بوعلى- مى‌گويند ما دو گونه «خير» داريم.[2] خيرهاى محسوس و خيرهاى معقول: چيزهايى كه انسان از جنبه‌هاى حسى و مادى، آنها را مى‌خواهد، به عبارت ديگر؛ خواسته‌هاى اين قسمتهاى هستى انسان و خواسته‌هاى جنبه هاى معنوى انسان. آنها كلمه «منفعت» يا «سود» را اگر به كار ببرند احيانا در مورد خير محسوس به كار مى‌برند و ممكن است حتى در مورد خير معقول هم به كار ببرند.

مثلًا مى‌گويند علم خير است ولى خير معقول، اما آب و نان خير است ولى خير محسوس، و انسان مجبور است دنبال آنچه در عمق وجدان خودش آن را خير مى‌داند برود. بالفطره دنبال خيرهاى خود مى‌رود. اگر بگوييم ملاك خيريت چيست؟ مى‌گويند ملاك خيريّت، كمال‌است؛ يعنى آن مرحله از وجود انسان با رسيدن به آن خير تقويت مى‌شود و تكامل پيدا مى‌كند.

در فلسفه فرنگى چون اصلًا نمى‌خواهند غير از محسوس به حقيقتى و به واقعيتى قائل باشند مى‌گويند واقعيت همان است كه مادى و محسوس است. غير آن، واقعيت نيست. پس قهرا نمى‌توانند بگويند كه انسان دوگونه خير دارد. آنها كه مى‌گفتند «دوگونه خير» به دو گونه واقعيت معتقد بودند. براى انسان دو مرتبه از واقعيت قائل بودند و در عالم هستى هم [به‌] دو مرتبه از واقعيت‌[3] قائل بودند. انسان با واقعيت محسوسش جستجوگر خيرهاى محسوس است و با واقعيت معقولش جستجوگر خيرهاى معقول، و در اين جهت كه به هر حال جستجوگر خير است، در هر دو ناحيه يكى است. اگر جستجوگر علم است جستجوگر يك واقعيت است كه آن «خيرمعقول» است، اگر جستجوگر پول است آن هم باز واقعيتى است؛ جستجوگر يك واقعيت است كه واقعيت محسوس باشد.


[1] - اغلب اين فلسفه‌ها ريشه‌اى در فلسفه هگل داد. هم ماركسيسم و هم اگزيستا نسياليسم ريشه‌هاى اساسى‌شان در فلسفه هگل است. به حق فلسفه هگل چهره فلسفه اروپا را تغيير داد.

[2] -« خير» يعنى خواسته‌اى كه از عمق ذات انسان سرچشمه مى‌گيرد.

[3] بيش از دو مرتبه؛ مقصود آن دو مرتبه‌اى است كه به انسان مربوط است.

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 535
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست