responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 515

محال مى‌دانستند و همه تغييرات را در مرحله عوارض اشيا قابل تصور مى‌دانستند، طبيعت وجودى انسان مانند هر طبيعت وجودى مادى ديگر، سيال است با تفاوتى كه گفته شد، يعنى حركت و سيلان انسان حقيقت ندارد.

برخى از مفسران قرآن در تعبيرات و تأويلات خود آيه كريمه «يااهل يثرب لامقام لكم بها» را به يثرب انسانيت حمل كرده‌اند، گفته‌اند اين انسان است كه هيچ مقام معلوم و منزلگاه مشخص ندارد، هر چه پيش برود باز مى‌تواند به مقام بالاتر برود.

فعلا كارى به اين جهت نداريم كه آيا حق اين چنين تأويلاتى در آيات قرآن را داريم يا نداريم، مقصود اين است كه علماى اسلامى انسان را اين چنين مى‌شناخته‌اند.

در حديث معراج، آنجا كه جبرئيل از راه باز مى‌ماند و مى‌گويد يك بند انگشت ديگر اگر نزديك گردم مى‌سوزم و رسول خدا باز هم پيش مى‌رود، رمزى در اين حقيقت نهفته است.

و باز چنان كه مى‌دانيم علماى اسلامى درباره صلوات، كه ما موظفيم وجوبا يا استحبابا بر رسول‌اكرم و آل‌اطهار او درود بفرستيم و از خداوند براى آنها رحمت بيشتر طلب كنيم، اين بحث را كرده‌اند كه آيا صلوات براى رسول‌اكرم كه كامل‌ترين انسان است مى‌تواند سودى داشته باشد؟ يعنى آيا امكان بالا رفتن براى رسول‌اكرم هست؟ و يا صلوات صد در صد به نفع صلوات فرستنده است و براى ايشان طلب رحمت كردن از قبيل طلب حصول حاصل است؟

مرحوم سيد عليخان در شرح صحيفه سجاديه امام سجاد (ع) اين بحث را طرح كرده‌است، گروهى از علما را عقيده بر اين است كه رسول‌اكرم دائما در حال ترقى و بالا رفتن است و هيچ‌گاه اين حركت متوقف نمى‌شود.

آرى اين است مقام انسان، آنچه انسان را اين چنين كرده، لاتعينى محض او نيست بلكه نوعى تعيين است كه از آن به فطرت انسانى و امثال اين امور تعبير مى‌شود. انسان مرز و حد ندارد اما راه دارد، قرآن روى راه مشخص انسان كه از آن به صراط مستقيم تعبير مى‌كند تكيه فراوان دارد، انسان (مرحله) ندارد به هر مرحله برسد نبايد توقف كند اما مدار دارد؛ يعنى در يك مدار خاص بايد حركت كند، حركت انسان در مدار انسانى تكامل است نه در مدار ديگر، مثلا مدار سگ و خوك، و نه در خارج از هر مدارى، يعنى و نه در هرج و مرج.

از اين رو به حق بر اگزيستا نسياليسم كه مى‌خواهد منكر هر نوع تعين و رنگ و شكل براى‌

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 515
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست