responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 369

در ميان فرنگى‌ها مكتب‌هاى زيادى ظهور كرده‌است. خوشبختانه درميان ما چنين مكتبهايى- يعنى چنين وباهايى- پيدا نشده‌است و در ميان آنها اين مكتب‌ها پيدا شده است.

روح اروپايى همين‌است. اعلاميه حقوق بشر را هم كه آنها مى‌دهند براى فريب ديگران است. تربيت اروپايى و اخلاق واقعى اروپائى يعنى اخلاق ماكياولى و نيچه‌اى. عملى كه استعمار در دنيا انجام مى‌دهد برهمين اساس است و روح فرنگى اعم از آمريكايى و اروپايى، استعمار است و همين اخلاق نيچه‌اى است. اگر جلوى ما دم از حقوق بشر مى‌زنند و ما بدبخت‌ها گاهى آب دهان خودمان را قورت مى‌دهيم و مى‌آئيم حرف‌هاى آنها را بازگو مى‌كنيم، به خدا قسم اشتباه مى‌كنيم. ببينيد آيا كارى كه مثلا آمريكا الان در ويتنام مى‌كند غير از اجراى فلسفه نيچه است؟ عين همان است و هيچ چيز ديگرى نيست. اينها اينهمه دم از انسانيت و انساندوستى مى‌زنند و ما مى‌گوييم راسل چنين گفته است و سارتر چنين گفته است ولى هم راسل ته فكرش همين است و هم سارتر. تمام فرنگى‌ها اساس فكرشان بر همين فلسفه نيچه است. شايد خيلى افراد استثنائى پيدا شوند كه اين طور نباشند و احتمالا در آنها هم خونى ازمشرق زمين وجود دارد، لابد مادرشان اهل مشرق زمين بوده، و الا نژاد اينها اين نژادنيست!

نيچه مى‌گويد:[1] «نفس كشتن چرا؟ بايد نفس را پرورد. غيرپرستى چيست؟ خود را بايد خواست و خود را بايد پرستيد، ضعيف و ناتوان را بايد رها كرد تا از ميان برود و رنج و درد در دنيا كاسته شود[2] ... مرد برتر آن است كه نيرومند باشد و به نيرومندى زندگى كند و هواها و تمايلات خود را بر آورده نمايد.»

اين تعريف مرد برتر است كه آن غايت هستى و كمال است و مى‌گويد خلقت براى اوست و همه مقدمه وجود او هستند. حال ببينيد انسان كامل آقاى نيچه چه چيز از آب درمى‌آيد: هيچ چيز نبايد مانعش شود و بايد اخلاق و رحم و انسانيت و مروت و مهربانى و عدالت و همه اينجور حرفها را دور بريزد و خود را از همه اينها پاك و مبرا كرده باشد.

«هواها و تمايلات خود را برآورده‌نمايد، خوش‌باشد وخود را خواجه‌و خداوند بداند و هر مانعى‌كه‌براى خواجگى‌در پيش‌بيايداز ميان‌بردارد و از خطر نهراسدو از جنگ‌وجدال‌نترسد.»


[1] - باز خدا پدرش را بيامرزد كه عقيده‌اش را بروز داده است!

[2] - يعنى نسل اينها بايد بربيفتد.

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 369
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست