نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 364
او گناهى از اين بالاتر ندارد كه ضعيف است،
حال كه ضعيف است تو هم سنگى روى سرش بينداز. نيچه- كه خودش يك آدم ضد خدا و ضد دين
است- معتقد است كه دين را ضعفا اختراع كردهاند، درست برعكس نظريه كارل ماركس كه
مىگويد دين را اقويا اختراع كردهاند براى اينكه ضعفا را اسير خودشان نگه دارند.
نيچه مىگويد دين را ضعفا اختراع كردهاند، براى اينكه قدرت اقويا را محدود كنند و
خيانتى كه- به عقيده او- دين به بشر كرده است، اين است كه مفاهيمى همچون بخشش،
جود، رحم، مروت، انسانيت، خوبى، عدالت و امثال اينها را بين مردم پخش كرده و بعد،
اقويا گول خوردهاند و به خاطر عدالت و مروت و انسانيت، مجبور شدهاند كمى از قدرت
خود بكاهند.
نيچه مىگويد اديان گفتهاند: (مجاهده با نفس)، چرا مجاهده با نفس؟
بگوييد پروريدن نفس، نفس پرورى، اديان گفتهاند: (مساوات) مىگويد: مساوات
چرنداست، مساوات يعنى چه؟ هميشه بايد يك عده زبردست باشند و يك عده زير دست،
زيردستها جانشان در بيايد و براى زبردستها كار كنند، تا آنها رشد كنند و گنده
شوند و مرد برتر از ميان آنها پيدا شود.
اديان گفتهاند، (حقوق زن و مرد)، مىگويد اين هم حرف مزخرفى است،
مرد جنس برتر و قوىتر است و زن براى خدمت به مرد خلق شده و هيچ هدف ديگرى در كار
نيست، تساوى حقوق زن و مرد هم غلط است.
اين مكتب اساسا انسان برتر و والا و انسان كامل را مساوى با انسان
مقتدر و انسان زورمند مىداند و كمال را مساوى با قوت و قدرت.[1]
استفاده نيچه از اصول داروين
يك اصل ديگرى هم در دنيا پيدا شد كه باز اين اصل هم پايه ديگرى براى
جناب نيچه شد و آن اصل يكى از اصول داروينيزم بود. داروين خودش شخصا يك مسيحى
متدين است و يك آدم ضد خدا نيست و در كلمات خود به وجود خدا تصريح و اقرار و
اعتراف مىكند و به مسيح احترام مىگذارد،[2]
ولى اصول داروين در دنيا مورد سوء استفادههاى زيادى واقع شد