نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 343
فلاسفهاسلامى مسألهاى در اين زمينه
طرحكردهاند كه ازنظرى مقدم براصل عليت است و آن اينكه ملاك نيازمندى به علت
چيست؟ بنابراين در هر موردى، مثلا در مورد عليت (الف) براى (ب)، دوسوال و دو چرا
مطرح است:
يكى اينكه چرا (ب) موجود شده است؟ پاسخ اين است كه وجود (الف)
اقتضاكرده كه (ب) موجود گردد و اگر (الف) موجود نمىشد، قطعا (ب) موجود نمىشد. پس
وجود (الف) خود پاسخ اين پرسش است. فرض كنيد خانهاى در جريان سيل خراب مىشود.
شخصىاز ما مىپرسد چرا اين خانه خرابشد؟ پاسخ مىدهيم چون سيلآمد.
ديگر اينكه چرا (ب) نيازمند به (الف) است و بدون (الف) نمىتواند
وجود پيدا كند؟ چرا (ب) از (الف) بى نياز نيست؟ بديهى است كه پاسخ اين پرسش اين
نيست كه وجود (الف) چنين اقتضا كرده است، پاسخ ديگرى براى اين پرسش بايد جستجو
كرد.
پاسخ سوال اول را با علم- كه محصول تجربيات و آزمايشهاى بشر است-
مىتوان داد، زيرا كار علمكشف روابط على و معلولى اشيا است. پس اگر از ما بپرسند
علت (ب) چيست، ما با اسمتداد از علوم مىگوييم علت (ب)، (الف) است.
اما اينكه چرا (ب) نيازمند به (الف) است؟ چرا مستقل و بىنياز از
(الف) و هر علت ديگر نيست؟ سوالى است كه پاسخ آن از قلمرو علوم خارج است، با
آزمايش و تجربه و تجزيه و تركيب و قرع و انبيق و لابراتوار براى اين پرسش پاسخى
نمىتوان يافت. اينجاست كه پاى تجزيه وتحليلهاى فلسفى و محاسبات دقيق عقلى به
ميان مىآيد. به همان دليل كه مورد سوال يك پديده عينى نيست، زيرا نيازمندى معلول
به علت در عين اينكه يك حقيقت غير قابل انكار است، پديدهاى جدا از علت و معلول
نيست، يعنى در خارج سه پديده نداريم: يكى علت و يكى معلول و سوم نيازمندى معلول به
علت، عينا به همان دليل كه علم- كه كارش پديدهشناسى است- از پاسخگويى ناتوان
است، فلسفه- كه قادر به كشف اين روابط و نفوذ در عمق حقايق است- تنها مقام صلاحيت
دار پاسخگويى به اين گونه پرسشهاست.
از نظر فلسفه مطلب اين نيست كه چون عملا ديده نشده كه (ب) بدون (الف)
وجود پيدا كند، پس (ب) نيازمند (الف) است و همچنين هر معلول ديگر نسبت به علت
خودش. از نظر فلسفه آنچه معلول است، محال است كه معلول نباشد و مستقل از علت باشد،
وابستگى معلول
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 343