نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 324
1- دوره ربانى؛ در آن دوره بشر حوادث را با
قواى ماوراء الطبيعة توجيه مىكرد و علت هر چيز را خدا يا خدايان مىدانست.
2- دوره فلسفى؛ در آن دوره بشر به اصل عليت پى برده بود، اما هنوز به
تفصيل، علل اشيا را نمىدانست. چون به اصل عليت پى برده بود، درباره هر حادثهاى
حكم مىكرد كه اجمالا علتى در خود طبيعت دارد. در اين دوره بشر به وجود قوه در
طبيعت پى برده بود و سربسته حكم مىكرد كه در طبيعت يك سلسله قوا وجود دارد كه در
حوادث، نقش اصلى را بر عهده دارد. در اين دوره نظر به اينكه بشر كلى و فلسفى فكر
مىكرد، جز اين نمىتوانست اظهار نظر كند كه فلان حادثه علتى دارد، اما اينكه آن
علت چيست و چه مشخصاتى دارد، پاسخى نداشت.
3- دوره علمى؛ در اين دوره بشر به تفصيل، علل اشيا را در طبيعت
شناخته است. در اين دوره، بشر از تفكر كلى و فلسفى روى گردانيد و روش تجربى و
پديدهشناسى را پيشه ساخته و پديدهها را با يكديگر تعليل كرد. برايش كاملا روشن
شد كه يك رابطه زنجيرى پديدهها را به يكديگر مربوط مىكند. علم امروز اين روش را
صحيح مىداند و لهذا اين دوره را (دوره علمى) مىخوانيم.
اين سه دوره كه اگوست كنت بيان كرده است، از نظر عامه و توده مردم
ممكن است صحيح باشد، به اين معنى كه در يك دوره مردم علت يك حادثه- مثلا بيمارى-
را موجوداتى نامرئى از قبيل ديو و جن مىدانستند، همچنانكه الان هم حتى در ميان
تحصيل كردههاى اروپايى چنين افراد و طبقاتى وجود دارند، و در يك دوره ديگر، به
نظامات طبيعى پىبرده بودند و علت بيمارى را در عللى كه بر بيمار احاطه كردهاست مىدانستند
و اجمالًا مىدانستند تأثيراتى از ناحيه طبيعت سبب بيمارى شده است، همچنانكه همه
كسانى كه طب نخواندهاند و اطلاعات طبى ندارند ولى به نظامات طبيعى ايمان دارند،
طبعا تصورشان به همين شكل است، و در دوره ديگر، رابطه خود پديدهها را از راه
تجربيات علمى كشف كردهاند، كه اين هم تازگى ندارد، هم در قديم بوده هم در جديد، و
البته در دوره جديد، گرايش بشر به پديده شناسى و تعليل پديدهها به يكديگر بيشتر
است.
ولى تقسيمبندى فكر بشر به اين نحو غلط است. اگر بخواهيم ادوار تفكر
بشر را
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على جلد : 1 صفحه : 324