responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 310

شوپنهاور بر خلاف دكارت و پيروانش به معلومات و تصورات ناشى از عقل معتقد نيست، منشأ همه تصورات و مبدأ همه علوم را حس مى‌داند و كار عقل را فقط تصرف در فرآورده‌هاى حواس مى‌داند.

شوپنهاور از اين رو ايده‌آليست شمرده شد كه جميع معلومات را بى‌حقيقت مى‌داند و جهانى كه به وسيله حس و شعور و عقل دريافته مى‌شود كه جهان ماده است، آن را ذهنى و نمايشى محض مى‌داند، بلكه بر خلاف اسقف بركلى كه وجود ادراك و قوه ادراك كننده را حقيقى مى‌پنداشت وى وجود آن دو را نيز بى‌حقيقت مى‌داند، لكن در عين حال يك چيز را حقيقت مى‌داند و آن (اراده) است و مى‌گويد حقيقت جهان اراده است و انسان به حقيقت خودش كه اراده است بدون وساطت حس و عقل پى‌مى‌برد.

مى‌گويد اراده در ذات خود يك حقيقت مطلق و مستقل بالذات و خارج از حدود مكان و زمان است و تمام حقايق جهان درجات و مراتب اراده مى‌باشند.

بنابراين شوپنهاور هر چند جهان (معلومات) را بى حقيقت مى‌داند و از اين جهت ايده‌آليست خوانده مى‌شود، اما به يك جهان حقيقى قائل است كه ماوراء جهان معلومات است و آن جهان به وسيله حس و شعور و عقل دريافته نمى‌شود و آن، جهان اراده است و از اين جهت مى‌توان وى را (رئاليست) خواند.

شوپنهاور روى همين مبناى فلسفى، در باب زندگى، لذت، عشق، زن و سعادت حقيقى، عقايد مخصوصى دارد، مى‌گويد اراده كه اصل و حقيقت جهان است و واحد است مايه شر و فساد است زيرا همين كه به عالم كثرت آمد يگانه چيزى را كه مى‌خواهد ادامه هستى است پس ناچار به‌صورت خودخواهى‌و خودپرستى‌در افراد درمى‌آيد و اين خودخواهيها با يكديگر معارضه مى‌كنند و نزاع و كشمكش و شر و فسادبرمى‌خيزد.

مى‌گويد لذت امر عدمى‌و الم امر وجودى است و عشق دو جنس مخالف (مرد و زن) به يكديگر مايه بدبختى است و حقيقتش اراده زندگى است كه مى‌خواهد نسل را امتداد بدهد منتها براى آنكه افراد، مصائب و ناملايمات آن را متحمل شوند طبيعت افراد را مى‌فريبد و دلشان را به لذات فريبنده خوش مى‌كند.

مى‌گويد فلسفه اينكه عاشق و معشوق مى‌كوشند حركات خود را از ديده اغيار مستور

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 310
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست