responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 289

مى‌رسد كه تغيير كمى تبديل به تغيير كيفى مى‌گردد و ماهيت جامعه عوض مى‌شود، و وقتى جامعه تغيير ماهيت بدهد ديگر ممكن نيست قوانينى كه مناسب وضع قبل بود، براى دوره بعدى هم مفيد و نافع باشد. اين اصل بيش از اصول ديگر ديالكتيك نياز به بحث و تأمل دارد.

اينجاست كه آن مسأله‌اى كه ما به نام (مقتضيات زمان) مى‌گوييم، پيش مى‌آيد. افراد مى‌گويند مقتضيات زمان فرق مى‌كند و وقتى مقتضيات زمان فرق مى‌كند قهرا قوانين حاكم بر جامعه بايد مطابق با مقتضاى زمان باشد. مسأله وقتى به اين صورت كلى طرح شود قابل پس و پيش كردن هست، مى‌شود گفت مقصود از (مقتضاى زمان) چيست؟ يا مى‌توانيم بگوييم كه اگر بناشود قوانين مطابق مقتضاى زمان باشد، خود زمان بايد تابع چه باشد؟ مگر شما براى زمان عصمت قائل هستيد؟ يعنى جامعه به هر وضعى كه بود قانون هم بايد تابع آن بشود؟ اين بدان معنى است كه قانون خودش را تابع خواسته‌هاى مردم كند، در صورتى كه يكى از كارهاى قانون اين است كه به زمان افسار بزند و آن را كنترل كند. يا مى‌توانيم اين سخن را كه خود ما مكرر گفته‌ايم بگوييم كه زمان هم ترقى و پيشرفت دارد و هم انحطاط و انحراف، يعنى بشر به حكم طبيعت ذاتى خودش كه محكوم غريزه نيست و اختيار و آزادى بر او حكومت مى‌كند و به حكم اين سعه ميدانى كه دارد مى‌تواند به جلو برود، مى‌تواند انحراف به راست يا چپ پيدا كند، حتى مى‌تواند جامعه را متوقف كند يا عقب‌گرد داشته باشد، و لذا جامعه‌هاى گذشته ترقى و انحطاط داشتند. زندگى حيوانات مثلا زنبور عسل از هزار سال قبل تا به حال يك حالت يكنواخت داشته، چون غريزه بر آنها حاكم است و عقل و آزادى و ابتكار در آنها نيست، و حال آنكه بشر از آن زمان تا به حال هزار رنگ به زندگى خود زده است. بشر به حكم اينكه يك موجود انتخابگر و آزاد است و طرح زندگى خودش را مى‌ريزد، يك موجود جايزالخطايى هم هست، به همان دليل كه پيشرو هست اشتباهكار هم هست. پس ما نمى‌توانيم دربست تسليم مقتضيات زمان باشيم، بلكه بايد تفكيك كنيم، ببينيم در زمان چه چيزهايى به وجود آمده است كه اينها واقعا براى بشر تكامل و كمال و سعادت است و چه چيزهايى پيش آمده است كه اينجور نيست.

خوب، اگر مسأله در حد مقتضايت زمان باشد، اين جوابها و اين بحثها پيش مى‌آيد، ولى اينها جنبه علمى ديگرى به مطلب مى‌دهند، مى‌گويند وقتى جامعه تغيير كمى پيدا مى‌كند و

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 289
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست