هگل از فيلسوفان بزرگ و معروف جهان است كه حقا بزرگىاش را نبايد
انكار كرد و در سخنان وى مطالب صحيح، بسيار است.[2]
اغلب فلسفههاى جديد همچون ماركسيسم و اگزيستا نسياليسم هگل است و به حق گفتهاند
كه هگل چهره فلسفه اروپا راتغيير داد.[3]
هستى در فلسفه هگل
در فلسفه هگل هستى برترين مقوله است ايشان مىگويد: ما به چه دليل
مىگوييم هستى برترين مقوله است. او ابتدا از راه تقدم وارد مىشود و مىگويد از
معانىاى كه برشىء صدق مىكند جنس است و آنچه كه منطقاً موخرتر است فصل است، بعد
اين جور مثال مىزند مثلًا مىگوئيم اين ميز هست اين ميز قهويهاى رنگ است اين ميز
براق است اين ميز سخت است.
بعد مىگويد ما مىتوانيم قهوهاى رنگ بودن را از او بگيريم ولى اين
ميز همين ميز باشد، مىتوانيم سخت بودن را از او بگيريم باز اين ميز همين ميز
باشد. ولى اگر هستى را از اين ميز بگيريم ديگر اين ميز، اين ميز نيست، ديگر چيزى
باقى نمىماند، با اين بيان مىخواهد ثابت كند كه پس هستى به منزله جنس و اينها به
منزله فصل مىباشند.