responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 151

تحصيل كنم براى اينكه عاقبت پولى گير من بيايد! يا يك معلم اگر بخواهد تعليم دهد و تعليمش را در ازاى پول و مزد و اجر قرار دهد، اين را تنزل مقام علم مى‌داند.

ولى در تحصيلات جديد كه ادامه همان روش بيكن است، اصلًا مسأله تعليم و تعلم آن قداست خود را به كلى از دست داده است. يك دانشجو وقتى تحصيل مى‌كند، تحصيل براى او يك عامل مقدماتى براى زندگى است. طبق اين روش ديگر فرقى نيست بين اينكه يك انسان در مدرسه و دانشگاه درس بخواند براى اينكه فردا دكتر و مهندس شود و يك زندگى خوب فراهم كند و يا اينكه در بازار، شاگرد يك تاجر و يا يك عطار و بقال بشود. او دنبال پول مى‌دود و آن ديگرى هم دنبال پول مى‌دود. درباره معلم خودش هم فكر مى‌كند كه اين فرد، در ماه چند هزار تومان حقوق مى‌گيرد و در ازاى حقوقش بايد اين حرف‌ها را بزند. عملا هم ما مى‌بينيم كه شاگرد پشت سر استاد، ده تا فحش هم ممكن است بدهد و هيچ در وجدان خود احساس شرم نمى‌كند و براى او مسأله‌اى نيست.

بيكن گفت: علم براى قدرت و در خدمت قدرت، دانايى براى توانايى نه براى چيز ديگر.

اين نظريه در ابتدا اثر بد خودش را ظاهر نكرد ولى تدريجا كه بشر از علم، فقط توانايى و قدرت مى‌خواست، به جايى رسيد كه همه چيز در خدمت قدرت و توانايى قرار گرفت.

الان چرخ دنيا بر اين اساس مى‌گردد كه علم به طور كلى در خدمت قدرتهاست. هيچ وقت در دنيا علم به اندازه امروز اسير و در خدمت زورمندان و قدرت‌مندان نبوده است و علماى تراز اول عالم، اسير ترين و زندانى ترين مردم دنيا هستند. عالم ترين فرد، مثلا آقاى اينشتين است ولى اينشتين در خدمت كيست؟ در خدمت روزولت. اينشتين نوكر آقاى روزولت است و نمى‌تواند نباشد. چه در اردوگاه امپرياليزم و چه در اردوگاه سوسياليزم همين طور است، فرقى نمى‌كند، در همه جاى دنيا در خدمت قدرت است. الان دنيا را قدرت مى‌چرخاند نه علم. اين جمله را كه مى‌گوييم: (دنياى ما دنياى علم است) بايد اندكى تصحيح كنيم: دنياى ما دنياى قدرت است نه دنياى علم، به اين معنا كه علم هست ولى نه علم آزاد، بلكه علم در خدمت قدرت و زور و توانايى. علم امروز اسير است و آزاد نيست، و لهذا هر اختراع و اكتشافى كه در دنيا رخ مى‌دهد، اگر بشود آن را در خدمت زور قرار داد و از آن يك سلاح مهيب خطرناك و وحشت ناكى براى كشتن انسانها ساخت، اول آنجا از آن استفاده مى‌شود

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 151
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست