responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 105

فرد معقول چون در ماهيت مشترك هستند و داراى يك حد مى‌باشند، بنابراين هر دو يك نوع اقتضا دارند. اگر اقتضا دارند كه مجرد باشند هر دو بايد مجرد باشند و اگر اقتضا دارند كه مادى باشند هر دو بايد مادى باشند. ولى در اين برهان از اين راه وارد شده كه آيا فرد محسوس احتياج به فرد معقول و مثالى دارد يا نه؟ اگر دارد يك اشكال پيش مى‌آيد و اگر ندارد اشكال ديگر. گفتيم اگر ندارد در واقع از محل كلام خارج است، چون فرض بر اين است كه احتياج دارد، و اگر احتياج دارد منشأ احتياج يا ذات است يا عوارض ذات، هر كدام كه باشد محال لازم مى‌آيد.

آنگاه شيخ مى‌گويد: عجيب اين است كه اينها در تعليميات بجاى اينكه مثلا جسم را منشأ سطح بدانند و سطح را منشأ خط و خط را منشأ نقطه، آمده‌اند يك وجود مجردى براى نقطه قائل شده‌اند مستقل از جسم، كه اصلًا اين حرف‌ها قابل فرض نيست. خط خودش قائم به سطح است، يعنى اگر سطحى نباشد خطى نمى‌تواند وجود داشته باشد، همچنانكه اگر خطى در عالم نباشد نقطه نمى‌تواند وجود داشته باشد.

يا اينكه در باب اعداد گفته‌اند منشا هر چيزى عدد است. شيخ مى‌گويد لازمه اين حرف اين است كه تفاوت انسان و فرس به عدد است. اين بيان شيخ درست است و قابل رد نيست. نظر اينها مثل كار مؤسسات و گروه‌هايى مى‌ماند كه نام گذارى افرادشان به عدد است. مثلا در كاروانهاى حج هر فردى شماره‌اى دارد، يكى شماره‌اش 24 است، ديگرى 25 و ديگرى 26.

مسؤولين كاروان چون سر و كارشان با عدد است كم كم اسم‌ها را به كار نمى‌برند و نمى‌گويند مثلا آقاى احمدى، بلكه مى‌گويند مثلا آقاى 24 يا آقاى 25. حالا شيخ مى‌گويد بنابر نظر اينها افراد يعنى اعداد، اشيا يعنى اعداد. به طور مثال ماهيت انسان يعنى چه؟ يعنى مثلا عدد 6745، فرس چيست؟ مثلا عدد 5421، زيرا اصلًا ماهيت اينها را ماهيت عدد مى‌دانند، شيخ مى‌گويد آيا ما مى‌توانيم تفاوت انسان و فرس را فقط يك تفاوت عددى يعنى به اقليت و اكثريت بگذاريم؟ كه اگر يك عدد روى فلان عدد بگذاريم بشود ماهيت انسان و يك عدد كه از آن برداريم بشود ماهيت ديگر؟

شيخ بحث ديگرى را شروع مى‌كند و درباره وحدت مى‌گويد آيا آنها وحدتها را متساوى مى‌دانستند يا غير متساوى؟ اگر وحدتها را غير متساوى بدانند كه در واقع وحدت نيست و چيز

نام کتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) نویسنده : دژاكام، على    جلد : 1  صفحه : 105
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست