«افلا أرقت دم من وثب على عثمان فى الدار، فذبحه كما يذبح الجمل، و
أنت تثغو ثغاء النعجة و تنادى بالويل و الثبور. كالأمة اللكعاء. أ لا دفعت عنه
بيد؟
أو ناضلت عنه بسهم؟ لقد ارتعدت فرائصك و غشي بصرك فاستغثت بى كما
يستغيث العبد بربه، فأنجيتك من القتل و منعتك منه ثم تحت معاوية على قتلي؟! و لو
رام ذلك لذبح كما ذبح ابن عفان؛[1]
چرا كسى را كه در خانه عثمان بر او يورش برد و او را آن چنان كه
شتران را مىكشند، به قتل رساند، نكشتى و خونش را بر زمين جارى نكردى؟ تو در آن
موقع همچون گوسفندان صدايت را بلند كرده و همانند كنيزكان فرومايه و پست آه و وا
ويلا سرداده بودى، چرا به كمك عثمان نشتافتى؟ چرا براى دفاع از او تيرى رها نكردى؟
آن هنگام بدنت سخت به لرزه آمده بود و پريشانى بر تو غالب بود. از من كمك خواستى و
مرا به فريادرسى طلبيدى، چنان كه بنده از اربابش كمك مىخواهد و خود را در پناه او
مىگيرد، من تو را از مرگ نجات دادم و مانع قتل تو شدم. بىانصاف! اكنون معاويه را
بر قتل من ترغيب مىكنى؟! بدان كه اگر چنين مسألهاى پيش آيد، او همانند پسر عفّان
كشته خواهد شد (و از تو كارى ساخته نخواهد بود).»
موضع قوى و نيرومند امام حسن عليه السّلام
از طرف ديگر، نص فوق به طور كاملا آشكارى موضع بسيار نيرومند امام
حسن عليه السّلام را بيان مىكند، و دلالت دارد كه موضع حضرت عليه السّلام چقدر
قوى و نيرومند بوده است.
[1] - المحاسن و المساوى، ج 1، ص 135 و در پاورقى از:
جاحظ، المحاسن و الاضداد.