به علاوه، از فتوحات اسلامى در جهت دور ساختن معترضان و نيز كسانى
استفاده مىنمودند كه از اعمال و دخل و تصرفات نابجاى حكّام و اطرافيان آنان
ناراضى بودند و صدا به اعتراض مىگشودند؛ براى نمونه و به عنوان شاهدى بر مدّعا،
يك مورد را متذكر مىشويم:
آنگاه كه خشم و تنفّر عمومى از عثمان به اوج خود رسيد و اوضاع وخيم
گرديد، مشاوران و كارگزاران خود را خواست و براى رويارويى و مقابله با تنفر و
انزجار عمومى و خواستههاى مردم كه مىگفتند: بايد عثمان عمّال خود را عوض كند و
افراد بهترى به جاى آنان به كار گمارد، با آنان به مشورت پرداخت و نظر آنان را
جويا شد.[2] اين
كارگزاران عبارت بودند از: معاويه، عمرو بن عاص، عبد اللّه بن سعد بن ابى سرح،
سعيد بن عاص و عبد اللّه بن عامر[3].
عبد اللّه بن عامر نظر خود را چنين اعلام كرد:
«اى امير مؤمنان! رأى من اين است كه به آنان دستور جهاد دهى تا بدين
طريق مشغول بوده و كارى به كار تو نداشته باشند و آنان را در جنگها زياد بدارى تا
در برابرت نرم و رام شوند و همه به خود پرداخته و انديشهاى جز زخم پشت مركوب خود
و شپش پوستين خويش نداشته باشند.»
[1] - ر. ك: المحاسن و المساوى، ج 2، ص 222؛ نسب قريش،
ص 129 و 130؛ تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 229.
[2] - ملاحظه مىشود كه همگى به استثناى عمرو بن عاص كه
در آن موقع معزول بود، از كارگزاران وى بودند.
[3] - جالب است كه عثمان با كسانى در مورد عزل
كارگزارانش مشورت مىكند كه مردم خواستار بركنارى آنان بودند.