كنجد است به ديگ مىريزند و چون بخواهند كفچهاى از آن برگيرند
به كنار ديگ مىگريزد و در كفچه چيزى نمىماند، و اين تقلب است.
نشانه گوشت بز اين است كه در ديگ كبود مىنمايد و استخوانش باريك است
و نشانه گوشت گاو غلظت بشره آن است.
محتسب بايد مراقبت كند تا در طعامها تقلب نكنند، چه بسا آش شيرترش[1] به آرد گندم يا آرد برنج مىآميزند
تا وزنش را افزونتر كنند يا گوشت بريان را با شير مىآميزند تا خريدار چنين
پندارد كه سفيدى آبگوشت از بسيارى چربى است و برخى گوشت را با اندكى برنج
مىآميزند. همه اينها تدليس است، و هرگاه بيم آن نبود كه بيدينان و دونان انواع
تقلبات را فراگيرند و در طعامها تقلب كنند در باب تدليس و تقلب بيش از اين شرح
مىدادم.
طباخان بايد ادويه طعام را بسيار و آب آن را كم كنند و گوشت را خوب
بپزند و روى آن را بپوشانند و ظرفهايى را كه مردم در آنها غذا مىخورند با آب تميز
و اشنان بشويند.
طباخان در پختن «نيده»[2] (سمنو؟)
نبايد جز آرد پاكيزه به كار برند، و بايد نشاوات[3]
(؟) آن را بسيار كنند تا شيرينى آن بيشتر شود. و محتسب اجازه
[1]- در متن مضيره است و آن آشى است كه از شير ترش
سازند و گاهى شير تازه بر آن افزايند( اقرب الموارد).
[2]- نيده در فرهنگهاى معتبر ديده نشد. در فهرست
لغاتى كه به زبان انگليسى شرح شده چنين آمده: خمير خوشمزهاى است كه در بعضى
شهرهاى مصر تهيه كنند و ماده اصلى آن گندم كوبيده است.
[3]- متن: تشاوات، و نشاوات كه نسخه بدل است به
نظر درست مىآيد و ظاهرا مراد مواد شيرين نشئهآور است و ممكن است جمع نشاء( نشاسته)
باشد.