responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آيين شهردارى / ترجمه نویسنده : ابن اخوه، محمد بن محمد    جلد : 1  صفحه : 52

اما درباره وقت نهى از احتكار محتمل است كه نهى شامل همه اوقات باشد و يا آنكه اختصاص داشته باشد به موقعى كه طعام اندك و مورد احتياج مردم است و تأخير در فروش آن زيان دارد، ليكن اگر طعام فراوان باشد و مردم از آن بى‌نياز باشند و بدان جز به بهاى اندك رغبت نكنند و فروشنده بدين سبب در فروش درنگ كند و منتظر قحط نباشد در اين امر زيانى نيست.

و هرگاه قحط اتفاق افتد و در ذخيره كردن خوردنى‌هايى از عسل و روغن كنجد و مانند آنها زيانى باشد شايد كه به تحريم آن حكم كنند. از اين رو حرام يا جايز بودن احتكار بر مبناى «ضرار» است و اين امر از تخصيص احتكار به طعام معلوم مى‌شود، و در صورتى هم كه ضرار نباشد باز احتكار اقوات خالى از كراهيت نيست چه فروشنده بالطبع منتظر بالا رفتن قيمتهاست كه مقدمه ضرار است و اين ممنوع و نارواست و ازاين‌رو درجات كراهت و تحريم بر حسب شدت و ضعف ضرار فرق مى‌كند.

يكى از تابعين مردى را چنين پند داد كه فرزند خود را از دو بيع و دو پيشه بازدار: فروش طعام و فروش كفن كه در اين صورت آرزومند گرانى ارزاق يا مرگ مردم خواهد بود و دو پيشه يكى قصابى است كه سبب قساوت دل است و ديگرى ريخته‌گرى (زرگرى؟) كه دنيا را به زر و سيم مى‌آرايد.

پيشواز كردن قافله براى خريد كالا

استقبال كاروان براى دادوستد روا نيست، و آن‌چنان است كه كسى به استقبال قافله به بيرون شهر رود و براى ارزان خريدن، كالاى آنان را كساد قلم‌داد كند. رسول گرامى (ص) از اين كار نهى كرد و گفت: «كالاها را مخريد مگر آن‌گاه كه به بازار رسد».[1] و هركس چنين كند فروشنده‌


[1]- ان النبى( ص) نهى عن تلقى الركبان و نهى عن بيع السلع حتى تهبط الى الاسواق».

نام کتاب : آيين شهردارى / ترجمه نویسنده : ابن اخوه، محمد بن محمد    جلد : 1  صفحه : 52
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست