يا طشت و جز آن بسازند به هنگام افتادن مانند شيشه زود مىشكند.
و محتسب نبايد اجازه دهد كه طشت مفرّغ[1]
(؟) بسازند مگر آنكه محكم باشد چنانكه اگر بيفتد آسيب نبيند.
مس را ضريبههايى (درصدها) است: حمراء بزرگ 5/ 2 رطل به رطل مصرى، و
سلطانيه 5/ 1 رطل، سفريه 2/ 1 1 رطل، چينى 4/ 1 2 رطل، چراغ 6 رطل، چراغ پايه 8
رطل، قالب هناب (؟) 9 اوقيه و طبق مفرغ يك دست 4/ 1 2 رطل است.
آهنگران
آهنگران نبايد كارد و مقراض و كلبتين (انبر) و مانند آن را از نرم-
آهن[2] بسازند،
زيرا قابل انتفاع نيست و بعضى آن را به نام فولاد به مشترى عرضه مىكنند كه تدليس
است و ميخهاى كج و دور انداخته را به ميخ تازه نياميزند بلكه آنها را رنگ زنند و
جدا دارند تا موجب اشتباه نشود.
محتسب بايد در ساختن انواع ميخ و بيل و كلنگ و گاوآهن و همه ابزارهاى
آهنى مراقبت كند و متقلب را تعزير كند و برملا سازد و اگر تكرار كند از ميان
مسلمانان تبعيدش كند.
[1]- مفرغ در مقابل مسكوك است مثلا درهم مفرغ
درهمى است كه در قالب ريخته شود اما مسكوك نباشد. ر ك: اقرب الموارد.
[2]- در متن« ارمهان» است، در فهرست لغات كتاب به
معنى نرم آهن آمده و بىشك مصحف نرم آهن است. دزى در ذيل قواميس العرب گويد:« نرم
آهن لغة يعنى آهن نرم، معرب آن نرماهن و آن به نوعى از آهن نرم اطلاق شود» نظامى
گويد: