نام کتاب : آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نویسنده : مجيدى، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 93
طبق اصل 36 قانون اساسى:
حكم به مجازات و اجراى آن بايد تنها از طريق دادگاه صالح و بهموجب
قانونباشد.[1]
اصول 167 و 169 حدود و سازوكار اجراى آن را نيز مشخص مىكند.[2] قوانين عادى نيز بر اين اصل پاى
فشردهاند؛ چنانكه طبق ماده دو قانون مجازات اسلامى:
هر فعل يا ترك فعل كه مطابق قانون قابل مجازات يا مستلزم اقدامات
تأمينى و تربيتى باشد، جرم محسوب است و هيچ امرى را نمىتوان جرم دانست، مگر آنكه
بهموجب قانون براى آن مجازات يا اقدامات تأمينى و تربيتى تعيين شده باشد.
علنىبودن دادگاهها از آنرو كه محاكم را در معرض نظارت افكار عمومى
قرار مىدهد، بهترين وسيله براى نظارت بر امر دادرسى است.[4]
در اصل 165 قانون اساسى بر علنىبودن دادگاه تصريح شده است.[5]
همچنين در اصل 166 نيز مقرر شده است:
احكام دادگاهها بايد مستدل و مستند به مواد قانونى و اصولى باشد كه
براساس آن حكم صادر شده است.
اين قانون براى حفظ منافع شهروندان است تا دو طرف دعوى و همچنين مرجع
رسيدگىكنندةةة بالاتر، مواد قانونى مورد استناد حكم را دريابند و از سويى قاضى
نيز خود را در
[1]. براى آشنايى بيشتر با اصل قانونى بودن جرايم
و مجازاتها و سير تاريخى آن بنگريد به: رضا نوربها، زمينه حقوق جزاى عمومى، ص 62-
58؛ محمدعلى اردبيلى، حقوق جزاى عمومى، ج 1، ص 172- 142.
[2]. بنگريد به: اعلاميه جهانى حقوق بشر، ماده 10؛
اعلاميه آمريكايى حقوق بشر، ماده 26؛ ميثاق حقوق مدنى و سياسى، ماده( 1) 14؛
كنوانسيون اروپايى حقوق بشر، ماده( 1) 6؛ كنوانسيون آمريكايى حقوق بشر، ماده( 1 و
2) 8؛ منشور آفريقايى حقوق بشر و ملل، مواد( 1) 7 و 26.
[3]. براى بررسى تطبيقى نظامات و سازمانهاى
دادرسى در جهان بنگريد به: رنه داويد، نظامهاى بزرگ حقوقى معاصر.
[4]. منوچهر طباطبايىمؤتمنى، آزادىهاى عمومى و
حقوق بشر، ص 77.
[5]. علنى بودن دادگاه در اسناد مختلفى آمده است.
براى نمونه بنگريد به: اعلاميه جهانى حقوق بشر، ماده 10.
نام کتاب : آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نویسنده : مجيدى، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 93