نام کتاب : آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نویسنده : مجيدى، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 290
مىگردد.[1] البته هر يك از شوراهاى
منحلشده مىتوانند به دادگاه صالح شكايت نمايند ودادگاه مكلف است خارج از نوبت به
موضوع رسيدگى و رأى قطعى را صادر نمايد. همچنينفرد يا افرادى نيز كه به هر دليل
سلب عضويت مىگردند، مىتوانند به دادگاه صالحشكايت كنند.
9. كليه اموال منقول و غيرمنقول كه در اختيار شوراى اسلامى شهر است،
متعلق به شهردارى مربوطه بوده و نيازهاى مالى و تداركاتى شورا نيز از طريق بودجه
شهردارى همان شهر تأمين مىشود.
وظايف و اختيارات شوراها
شوراها از اركان تصميمگيرى كشورند؛[2]
و به همينرو اصل 100 قانون اساسى شوراها را در روند تصميمگيرى امور كشور دخيل
كرده است. قانون تشكيلات، وظايف و اختيارات شوراهاى اسلامى كشور (مصوب 1375) در
مواد متعدد به بيان وظايف شوراها پرداخته است: ماده 68 وظايف شوراى روستا، ماده 70
وظايف شوراى بخش، ماده 71 وظايف شوراى شهر، ماده 78 وظايف شوراى شهرستان، ماده 78
وظايف شوراى استان و ماده 78 نيز وظايف شوراىعالى استانها. بهدليل اهميت شوراى
شهر در امور اجرايى و همچنين شوراىعالى استانها از جهت سياسى در اينجا به بيان
وظايف اين دو شورا مىپردازيم.
وظايف شوراى شهر
1. انتخاب شهردار؛
2. بررسى و شناخت كمبودها و نارسايىهاى حوزه انتخابيه و تهيه طرحها
و پيشنهادهاى اصلاحى در جهت برنامهريزى و گزارش آن به مقامات مسئول ذيربط؛
3. نظارت بر حسن اجراى مصوبات شورا و طرحهاى مصوب در امور شهردارى و
ساير سازمانهاى خدماتى؛