نام کتاب : آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نویسنده : مجيدى، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 231
فصل نهم: قوه مجريه
جايگاه قوه مجريه در نظامهاى سياسى
قوه مجريه به كليه افراد و سازمانهايى اطلاق مىگردد كه فعاليت آنها
جنبه اجرايى دارد. در اهميت قوه مجريه همين بس كه در ميان غير متخصصان، اين قوه-
با آنكه تنها يكى از سه قوه حكومتى به شمار مىرود- تداعىگر كل دولت و نظام سياسى
است.[1] قواى
مقننه و قضاييه بهترتيب از طريق قوانين و احكام به تصميمسازى مىپردازند، اما به
مرحله اجرا نهادن قوانين و احكام برعهده قوه مجريه است. اين قوه ركن اصلى نظام
سياسى است و براى اعمال اراده خود بيشترين ابزارها را در اختيار دارد. از اين سو،
بيشترين خطر براى تهديد حقوق و آزادىهاى عمومى و استقلال نيز از سوى اين قوه
امكان بروز دارد.[2]
اعضاى قوه مجريه مشتمل بر طيف گسترده و نامتجانسى است كه از پادشاه
تا مأموران اجراى دادگسترى را دربرمىگيرد. رياست قوه مجريه خواه بهعنوان شاه،
رئيسجمهور و يا نخستوزير، در سلسله مراتب نظام سياسى اهميت بسزايى دارد. در
نظامهاى رياستى ميان رياست دولت و رياست كشور تفاوت هست. رياست كشور عالىترين
مقام رسمى كشور و نماينده كشور در عرصه بينالمللى بهشمار مىرود. از اينرو، وى
اصولًا مسئوليتهايى چون پذيرش استوارنامه سفراى خارجى و رياست افتخارى برخى
انجمنهاى علمى و فرهنگى را بر عهده دارد.
در نظامهاى غيررياستى جايگاه رئيس كشور بيشتر تشريفاتى است. با اين
همه، در ميان نظامهاى غيررياستى، اينكه رئيس كشور پادشاه و يا رئيسجمهور باشد،
در حيطه و كيفيت