نام کتاب : آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نویسنده : مجيدى، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 110
درواقع منظور از اين حوادث، پيشامدهاى اجتماعى و گرفتارىهايى
بوده كه براى مردم روى مىداده است.[1] به تعبير محمدحسن نجفى (صاحب
جواهر) احتياج جامعه اسلامى به فقيه در جهت زعامت جامعه، بيشتر از احتياج به فقيه
در بيان احكام شرعى است.[2]
5. امامكاظم (عليه السلام) مىفرمايند:
لان المومنين الفقها حصون الاسلام، كحص سورالمدينه لها
؛[3] مؤمنانى
كه فقيهاند براى اسلام چون دژ و ديوار محافظ شهرند كه اسلام را در برابر دشمن
محافظت مىكنند.
در اينجا مراد از حفاظت، حفظ علمى و فقهى احكام اسلام نيست، بلكه
منظور از آن تشكيل قدرت سياسى و اجراى احكام و اداره امور مسلمانان است.[4]
در اينجا نيز حكومت ظاهرى مراد است، نه تسلط معنوى و اعتقادى صرف.
بنابراين دلالت آن بر ولايت سياسى فقيه، محرز و مبرهن است.
بداهت مفهوم ولايت فقيه براى كسى كه با تاريخ اسلام، سيره رسول خدا و
ائمه معصومين و آيات و روايات آشنايى نسبى داشته باشد، آشكار است. بر اين مبناست
كه امامخمينى (قدس سره) در كتاب ولايت فقيه خود مىنويسد:
ولايت فقيه از موضوعاتى است كه تصور آن موجب تصديق مىشود و چندان به
برهان احتياج ندارد؛ به اين معنى كه هر كس عقايد و احكام اسلام را حتى اجمالًا
دريافته باشد، چون به ولايت فقيه برسد و آن را به تصور درآورد، بىدرنگ تصديق
خواهد كرد و آن را ضرورى و بديهى خواهد شناخت.[6]