نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 69
مجلس مؤسسان
در نهم آبان، عدهاى با تطميع، تهديد و تبليغ، با وجود مخالفت كسانى
چون شهيد مدرس در جلسه ويژه مجلس شوراى ملى، ماده واحدهاى را به اين شرح به تصويب
رساندند:
مجلس شوراى ملى به نام سعادت ملت، انقراض سلطنت قاجار را اعلام نموده
و حكومت موقتى را در حدود قانون اساسى و قوانين موضوعه مملكتى به شخص آقاى رضاخان
پهلوى واگذار مىنمايد. تعيين تكليف حكومت قطعى، موكول به نظر مجلس مؤسسان است، كه
براى تغيير مواد 36، 37، 38 و 40 متمم قانون اساسى تشكيل مىشود.
بلافاصله محمدعلى فروغى[1] فراماسون
معروف و طراح سلسله پهلوى و مدافع آن، به نخستوزيرى منصوب و در پانزدهم آذر 1304،
مجلس مؤسسان تشكيل شد و تغيير موادى از قانون اساسى تصويب گرديد. به اين ترتيب،
رضاخان به سلطنت رسيد و تاريخ جديدى از سلاطين آغاز شد. در دهم آبان، انگليس و در
دوازدهم آبان، شوروى دولت جديد را به رسميت شناختند و با معرفى سفراى جديد،
استوارنامه هايشان را به رضاشاه تقديم داشتند!
[1]. محمدعلى فروغى، در سال 1254 شمسى متولد و پس
از مرگ پدرش محمدحسين ذكاءالملك، متخلص به فروغى، به« ذكاء الملك» معروف شد. پدر
او تحت تأثير« ميرزا ملكمخان» فراماسون و از پيشكسوتان ترويج فرهنگ غرب در ايران
بود. او علاوه بر آموختههايى از پدر، به علت استعداد خاصى كه داشت توانست پيشتاز
جريان زمينهساز فرهنگ و سلطه غرب در ايران باشد.
فروغى براى اولين بار همراه با
ميرزاحسنخان وثوقالدوله و ميرزاحسينخان بدر دبيرالملك، قانون اساسى و ساير
اسناد بنيادى فراماسونرى را به فرمان« لژ بيدارى ايرانيان» از فرانسه به فارسى
ترجمه كرد. وى در 32 سالگى( 1286 ش.) از بنيانگذاران« لژ بيدارى ايران» و داراى مقام
استاد اعظمى با عنوان خاص« چراغدار» بود. فروغى از مدرسان و مدير مدرسه علوم سياسى
ميرزانصراله مشيرالدوله و پسرش، از فراماسونهاى سرشناس و مؤسس دانشكده حقوق و
علوم سياسى بود. فرزندان زمامداران و ثروتمندان بزرگ در اين دانشكده تحصيل
مىكردند و غالباً پستهاى مهم حكومت را در اختيار مىگرفتند و افكار فراماسونى و
ارزشهاى غربى را ترويج مىكردند.
فروغى در تأسيس سلسله پهلوى و حتى
جعل كلمه« پهلوى» براى اين خاندان، در نقش نخستوزيرى كه« شنل آبى» سلطنت را در
مراسم تاجگذارى بر دوش رضاخان استوار ساخت، و در ريشهكنى فرهنگ مذهبى و
اسلامزدايى و انتقال سلطنت از پدر به پسر نقش مهمى ايفا كرد. او حلقه واسط نسل
كهن فرماسونهاى عهد قاجار با فراماسونهاى نسل بعد بود. او از طريق حكومت و با
استفاده از اهرم قدرت روح فراماسونرى، ضديت با دين و ارزشهاى اخلاقى را در فرهنگ
و سياست عصر پهلوى دميد.( بنگريد به: حسين فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 2،
ص 42- 35.)
نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 69