نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 41
كردند كه در درگيرى ميان مردم و آنان، حدود صد نفر كشته و زخمى
شدند. علما در اعتراض به حكومت، خواستار خروج از تهران شدند كه عينالدوله با اين
درخواست موافقت كرد و سيدعبدالله بهبهانى، سيدمحمد طباطبايى، شيخ فضلالله نورى
بلافاصله با حدود دو هزار نفر از بازرگانان و روحانيان و مبارزان عازم قم و تحصن
در آن شهر شدند. اين حركت به «مهاجرت كبرى» معروف شد. شمارى از علماى شهرهاى ديگر
به قم آمدند و به متحصنان پيوستند و تعداد ديگرى از علما با ارسال تلگراف، همبستگى
خود را اعلام كردند.
عوامل و ايادى خارجى كه معمولًا از هر فرصتى براى رسيدن به اهداف و
اغراض خود استفاده مىكنند، وارد ماجرا شده و سعى كردند جريان نهضت عدالتخواهى[1] و مشروطهطلبى را بهگونهاى هدايت
كنند كه در نهايت با حفظ، تضمين و تحكيم موقعيت و منافع، سلطه آنان را بر ايران
پايدار سازد.
روس و انگليس، هر يك تلاش داشتند نهضت را از سير اسلامى خود خارج
كنند تا در صورت پيروزى، خطرى متوجه منافع و اهداف استعمارى آنها نشود. انگليس با
توجه به ضربه سنگينى كه در جريان جنبش تنباكو ديده بود، بيش از ديگران نگران بود.
به همين دليل سفارت انگليس، محل رفت و آمد و تحصن عدهاى از عناصر وابسته، مشكوك و
فريبخورده شد. تعداد متحصنان كه در روز اول پنجاه نفر بود، به تدريج به بيست هزار
نفر رسيد و حتى عدهاى از دولتىها هم به اين جمع پيوستند. شاه كه از وضعيت تحصن
در قم و سفارت نگران شده بود خواستار اطلاع از خواستههاى آنان شد. متحصنان از
طريق وزيرمختار انگليس خواستههاى خود را اعلام كردند. دولت انگليس كه خود عامل
بسيارى از خيانتها و نابسامانىها بود، ناگهان مشروطهطلب، عدالتجو و آزادىخواه
شد و سفارتش محل تحصن هزاران ايرانى مخالف حكومت گرديد!
[1]. بعضى نويسندگان و تحليلگران، اين حركت را«
انقلاب مشروطه» گفتهاند. واقعيت اين است كه حركت مردمى و مبارزاتارزشمند علما و
مردم در اين مقطع از تاريخ معاصر ايران، تحولات و دگرگونىهاى بنيادى در كشور و
نظام به دنبال نداشت؛ اگرچه نقطه عطفى در زمينهسازى براى تحولات بعدى گرديد؛
بنابراين كلمه نهضت و جنبش، واقعبينانه است
نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 41