نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 214
شاه در يك حركت شتابزده و براى آرام كردن مردم، مجبور به
بركنارى دولت آموزگار و سكوت نسبت به اين فاجعه شد.[1]
دولت شريف امامى
با گسترش حركتها و مبارزات انقلابى، اختلافات آمريكا و انگليس از يك
سو و اختلاف اين دو دولت استعمارى با هيئت حاكم از سوى ديگر، رو به افزايش بود. در
حالى كه كليه اقدامات و شعارهاى دولت بىاثر مىشد، تلاشها براى متوقف كردن
انقلاب در اشكال مختلف همچنان صورت مىگرفت. مقامات انگليسى معتقد بودند كه شريف
امامى با توجه به سوابق و تجربياتش و عضويت او در بالاترين ردههاى فراماسونرى
(استاد اعظم)، مىتواند اعتماد افكار عمومى، روحانيان و مردم را جلب كند و در آرام
كردن اوضاع موفق باشد.
در پنجم شهريور، در اوج تظاهرات و راهپيمايىهاى ماه مبارك رمضان و
پس از افشاى جنايت رژيم در آتشسوزى سينما ركس، خبر نصب جعفر شريف امامى به نخست
وزيرى از سوى شاه، اعلام شد.[2]
در آغاز شعار نخستوزير جديد اين بود كه: «ايران در خطر است ملت
بپاخيزيد.» او با انتخاب اين شعار، چند هدف را دنبال مىكرد. از جمله اينكه وانمود
كند براى نجات ايران و ايرانيان آمده و ديگر اينكه او از جريان ديگرى است و در
كنار ملت ايران است!
شريف امامى در روز اول نخستوزيرى خود مواضع جديدى اعلام كرد:
1. تاريخ شاهنشاهى لغو شد و از امروز تاريخ رسمى كشور هجرى شمسى است؛
2. حزب رستاخيز به دولت ارتباطى ندارد و مىتواند مانند بقيه احزاب
غيردولتى باشد؛
3. كليه قمارخانهها و كازينوها تعطيل و برچيده مىشود؛
[1]. پس از پيروزى انقلاب، با بررسى مدارك و
دستگيرى تعدادى از افراد مرتبط با فاجعه، ابعاد و جزئيات آن روشن شد و تعدادى از
عوامل دولتى مؤثر، در دادگاه انقلاب محكوم و مجازات شدند
[2]. اگر چه به ظاهر اين كار با معرفى به مجلس
براى رأى اعتماد بود، ولى در واقع مجلسى وجود نداشت!
نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 214