responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد    جلد : 1  صفحه : 169

قيام پانزدهم خرداد تنها يك جنبش ضددولتى و اعتراض برضددستگيرى امام نبود، بلكه آغاز يكپارچه شدن سه عامل اسلام، امام و مردم بود كه بعدها زمينه‌ساز انقلاب اسلامى و تداوم آن گرديد.

مبدأ انقلاب‌

امام خمينى پانزدهم خرداد را مبدأ انقلاب اسلامى مى‌داند و تمامى كسانى كه درباره انقلاب اسلامى تحقيق و مطالعه دقيقى داشته‌اند نيز اين نظر را تأييد مى‌كنند؛ چرا كه مهم‌ترين عوامل شكل‌گيرى انقلاب در اين روز نمود و ظهور يافت. حضور اقشار مختلف مردم، وحدت و انسجام آنان در مبارزه و داشتن اهداف و شعارهاى مشترك و اعتقاد به رهبرى و مرجعيت امام، سه ويژگى مهم و انكارناپذير در جريان قيام و در ادامه آن انقلاب بوده است.

تركيب و پيوند سه مؤلفه نيرومند امام، امت و اسلام، پديده جديدى در حركت‌هاى سياسى- اجتماعى معاصر است. رژيم شاه و حاميانش هيچ‌گونه شناختى از اين مجموعه و قدرت آن و طبعاً پى‌آمدهاى آن نداشتند. بيشتر تحليلگران و سياستمداران معتقدند كه انقلاب اسلامى در شكل، محتوا، نيروى پشتيبان و رهبرى با انقلاب‌هاى ديگر متفاوت است و از اين رو ابزارهاى شناخت و حتى چگونگى مقابله و چالش با آن نيز بايد به‌گونه ويژه‌اى باشد.

همان‌گونه كه در عمل برخورد به شيوه‌هاى رايج نه‌تنها به شكست و انزواى جريان انقلاب اسلامى منجر نشده، بلكه عامل تقويت و گسترش و ريشه‌دار شدن آن نيز گرديده است.

ساواك، سيا و موساد در هفدهم خرداد، قيام را تمام شده، مردم را سركوب شده، رهبرى امام را فراموش شده و حاكميت رژيم را تثبيت شده مى‌دانستند؛ بنابراين پاكروان، رئيس ساواك، در روز هجدهم خرداد بخشنامه‌اى به مراكز ساواك نوشت:

... در پايتخت و كليه شهرستان‌ها هيچ‌گونه تظاهرات و تشنجاتى روى نداده و در تهران و قم، شيراز و مشهد مأمورين انتظامى كاملًا بر اوضاع مسلط و مراقبت‌هاى‌لازم را معمول داشته‌اند.[1][2]

آشنايى با انقلاب اسلامى ايران، ص: 170

مطبوعات و رسانه‌هاى داخلى و خارجى، بدون توجه به واقعيت‌ها و علل قيام و بيشتر بر اساس ديدگاه‌هاى خود، موضوع را بازتاب دادند؛ چرا كه هيچ نشريه مردمى منتشر نمى‌شد و گردانندگان رسانه‌ها غالباً يا از عوامل رژيم و يا وابسته به سازمان‌هاى جاسوسى و فراماسونرى بودند.

در بخشى از گزارش مشروح و جمع‌بندى ساواك از جريان قيام مردم آمده است:

... اتهاماتى كه به روحانيون مخالف دولت وارد آمده، از قبيل جلوگيرى از پيشرفت اجتماع، همكارى با عناصر خارجى و امثال آن، غيرواقعى تلقى و ضمناً كوشش شده هدف اصلى اقدامات آنها را به اصطلاح برقرارى قانون و بر طرف كردن رژيم ديكتاتورى معرفى نمايند.

از چندى قبل مسئله بهايى‌گرى مورد توجه مراجع مذهبى و طبقات مختلف مردم قرار گرفته و مخالفين دولت سعى كرده‌اند چنين وانمود سازند كه گويا زمامداران كشور افراد بهايى را تقويت مى‌كنند و اين ادعا در ميان افراد عادى ملت و حتى‌گروهى از روشنفكران نيز مورد قبول واقع شده، و در روح آنها اثر گذاشته است. خصوصاً انتصاب اخير تيمسار دكتر شفقت كه شهرت به بهايى‌گرى دارد، به سمت رياست ستاد نيروى زمينى، به تقويت چنين فكرى كمك كرده است. اين انتصاب بدان جهت صورت گرفت تا با اطمينان خاطر بيشترى روحانيون و مراكز مذهبى و سرانجام طرفداران روحانيت و بالاخص هواخواهان آيت‌الله خمينى را سركوب نمايند.[3]

برداشت و تصورى كه از ملت ايران وجود داشت، مشابه برداشت‌ها و تصورات موجود از ملت‌هاى ديگر بود. كارشناسان رژيم شاه و آمريكا تصور مى‌كردند با ايجاد رعب و وحشت عمومى، كشتار جمعى، حكومت نظامى، از هم پاشيدن گروه‌ها، دستگيرى، شكنجه و تبعيد مبارزان، خواهند توانست در درازمدت حاكميت و منافع خود را حفظ و تثبيت كنند. ويژگى‌هاى نهضت اسلامى، به‌ويژه فرهنگ عاشورا و شهادت، مورد توجه قرار نگرفت و اين درحالى بود


[1]. جواد منصورى، قيام 15 خرداد به روايت اسناد، ج 2، ص 29

[2] منصورى، جواد، آشنايى با انقلاب اسلامى ايران، 1جلد، دفتر نشر معارف - قم، چاپ: پنجم، 1390.

[3]. همان، ص 38

نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد    جلد : 1  صفحه : 169
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست