نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 120
قوامالسلطنه و اموال او كه با تصويب مجلس مصادره شده بود،
محافظ گذاشت. او ديگر خواستههاى مردم را نيز ناديده گرفت. وى فعاليت حزب توده را
آزاد و سرلشگر وثوق، از عوامل كشتار مردم را به عضويت دولت درآورد.
در مرداد 1332 مصدق موضوع انحلال مجلس را با اين توجيه كه يكدست نيست
و نمىتوانيم با آن كار كنيم، مطرح كرد. از اين رو در 19 مرداد رفراندومى براى
انحلال مجلس برگزار كرد، و در 25 مرداد مجلس رسماً منحل شد.
او بهدليل غرورى كه پس از سىام تير برايش بهوجود آمد، تصور كرد كه
ملت به فرمان او و براى او قيام كردهاند؛ بنابراين خود را بىنياز از حمايت
روحانيان و مردم دانست. او در پاسخ به نامه آيتالله كاشانى كه هشدار جدى نسبت به
اقدامات خصمانه و ناشايست دولت و زمزمههاى توطئه كودتاى انگليسى- آمريكايى و سقوط
دولت ملى دكتر مصدق و شكست نهضت ملى داده بود، بدون مراعات ادب متعارف در پاسخ
نوشت:
مرقومه حضرت آقا بهوسيله آقاى حسن [فرزند آيتالله كاشانى] زيارت
شد. اينجانب مستظهر به پشتيبانى ملت ايران هستم. والسلام.[1]
در اين شرايط با پيشنهاد انگلستان و موافقت دولت جمهورىخواه ايالات
متحده به رياست آيزنهاور، طرح سرنگونى دولت ملى دكتر مصدق قطعى شد و مراحل اجرايى
آن با استقرار كميته ويژهاى در سفارت آمريكا در تهران آغاز شد.
نخستين اقدام به كودتا در 25 مرداد 1332 با دستگيرى سرهنگ نصيرى كه
از سوى شاه حكم عزل دكتر مصدق از نخستوزيرى را به او تحويل داد پايان يافت.
محمدرضاشاه كه طرح كودتا را شكستخورده ديد، از ايران گريخت. عدهاى در تظاهرات
خيابانى بر ضدكودتا شعار دادند و تعدادى از مجسمههاى شاه را سرنگون كردند؛ اما
مصدق نسبت به اقدامات مشكوك براى سرنگونى دولت ملى رفتار شايستهاى نداشت. سرانجام
در 28 مرداد، چند