responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد    جلد : 1  صفحه : 117

ميانجيگرى آمريكا شد. مقاومت دولت و ملت براى رسيدن به حقوق ملى خود و اراده قطعى غرب براى سلطه بر ايران و نفت آن، زمينه‌ساز كودتاى 28 مرداد 1332 گرديد.

قيام سى‌ام تير و نقش آيت‌الله كاشانى‌

دكتر مصدق در موقعيت بحرانى ناشى از قطع صدور نفت و عدم توفيق كامل در اداره كشور، براى تمركز قدرت و جلوگيرى از مخالفت‌ها، خواه از جانب مجلس يا شاه و يا ارتش، درخواست اختيارات تام كرد. به‌عبارت ديگر، او مى‌خواست كليه مراكز قدرت و تصميم‌گيرى را به نخست‌وزير منتقل كند. موافقت با اين پيشنهاد، پى‌آمدهاى منفى بسيارى به دنبال داشت.

از اين رو وى در 25 تيرماه 1331 از سمت خود استعفا كرد.

شاه بدون مشورت و نظرخواهى از مجلس، كه روش جارى در معرفى نخست‌وزير بود، احمد قوام را مأمور تشكيل كابينه كرد. همزمان در تهران و شهرستان‌ها تظاهرات شديدى بر ضد دولت قوام و به طرفدارى از مصدق برپا شد.

در اين هنگام آيت‌الله كاشانى‌[1] براى جلوگيرى از توقف روند نهضت ملى شدن نفت و


[1]. آيت‌الله سيدابوالقاسم كاشانى در سال 1264 متولد شد. وى تحصيلات ابتدايى را در تهران فرا گرفت و در شانزده سالگى‌براى ادامه تحصيل به نجف رفت. وى براى لغو قرارداد 1919 فعاليت زيادى داشت و در جريان انقلاب ملت عراق براى استقلال در 1298( 1920 م.) با مراجع بزرگ همكارى و همراهى كرد. مقامات نظامى انگليس عامل عزيمت اجبارى او به ايران شدند. آيت‌الله كاشانى در سى بهمن 1299 وارد تهران شد و در يكى از محلات فقيرنشين اقامت گزيد و به مبارزات خود ادامه داد. چندين بار بازداشت و پس از مدتى آزاد گرديد. پس از كشته شدن كسروى، توسط فداييان اسلام، به اتهام همدستى با آنان در پانزدهم خرداد 1327 به لبنان تبعيد شد. پس از شانزده ماه به تهران بازگشت.

با روى كار آمدن دولت رزم‌آرا، آيت‌الله كاشانى براى جلوگيرى از تصويب« قرارداد الحاقى گس- گلشاييان» اعلاميه‌اى درباره ملى كردن صنعت نفت صادر و تصريح كرد:« ملى شدن صنعت نفت در ايران چاره بيچارگى ماست.» وى كه جايگاه ويژه‌اى در ميان مردم داشت بارها در مقابل تهديدات انگليس و دربار مقاومت كرد.

آيت‌الله كاشانى در جريان مبارزات ضداستعمارى خود هيچگاه از اسرائيل غافل نبود. از اين رو دستگاه‌هاى امنيتى رژيم شاه سعى در ترور شخصيت و منزوى كردن وى داشتند.

او هميشه به فكر مردم و محرومان بود آن‌گونه كه در گزارش ساواك آمده است:« ... آيت‌الله كاشانى در حالى كه قدرى عصبانى به‌نظر مى‌رسيد به حاضران اظهار داشت: به خدا شب و روز در فكر اين ملت هستم كه عاقبت اين مردم چه خواهد شد. زن‌ها و دخترهاى مسلمان از روى بدبختى و بيچارگى مى‌روند خودفروشى مى‌كنند.»( جواد منصورى، قيام پانزده خرداد به روايت اسناد، ص 249.)

ساده‌زيستى و بى‌توجهى به ماديات او را در رديف معدود رهبرانى قرار داد كه هم‌سطح فقرا زندگى مى‌كردند.

نويسنده‌اى آمريكايى درباره شخصيت و افكار آيت‌الله كاشانى نوشته است:

« دموكراسى اسلام از زبان او سخن مى‌گويد. از ميان برداشتن بندهاى طبقاتى، رنگ پوست، دوستى و همبستگى با ميليون‌ها آسيايى و افريقايى ديگر، او همانند ساير همقطاران مشهور خود، شجاع و بى‌پروا و نيز فارغ از دغدغه منافع شخصى است. او اين خصوصيت را با فروتنى و آمادگى براى قبول پيشنهادها همراه با مهربانى، بذله‌گويى، دانشى وسيع و بهره‌مندى از بيانى عامه‌پسند آميخته دارد. كاشانى از خيلى جهات به نوعى با آيت‌الله خمينى شباهت داشت و بنياد و اساس برنامه‌هاى فكرى و سياسى‌اش با آنچه آيت‌الله خمينى طى مدت زمانى طولانى و با قدرت بيشتر به اجرا درآورده، قرين بود.»( جيمز. ا. بيل، شير و عقاب، ص 96.)

اين مبارز سختى‌ناپذير سرانجام در حالى كه از شكست نهضت و برقرارى دوباره حكومت فساد و تباهى رنج مى‌برد، در همان خانه‌اى كه متولد شده بود، در 23 اسفند 1340 از دنيا رفت

نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد    جلد : 1  صفحه : 117
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست