آقا موسى زرآبادى شوهر همشيره آقا شيخ مجتبى قزوينى (ره) بودند.
مرحوم آقا موسى بسيار متقى، پرهيزگار و زاهد بود، بنده از قول فرزندشان خليل آقا
كه در قيد حيات هستند نقل مىكنم، در يك سفر ايشان به مشهد مقدس مشرف مىشوند.
وقتى به شاهرود مىرسند، رودخانه شاهرود آبش جارى بوده است. عبور از
اين رودخانه براى هيچ كس ممكن نبوده است.
خود فرزندشان فرمودند: پدرم انگشترشان را در مىآورند و به آب
رودخانه مىزدند و رودخانه باز مىشد و مىايستاد، عين داستان حضرت موسى و رود
نيل، بعد ايشان اشاره به كاروان مىكردند كه رد بشوند. وقتى از رودخانه عبور
مىكردند آب رودخانه به جريان مىافتاد. بعد كه مشرف مىشوند به حرم حضرت رضا عليه
السلام مىبينند حضرت روى ضريح نشسته سلام مىدهند و به حضرت عرض مىكند كه من در
اين سفر سه حاجت از شما مىخواهم. بلافاصله حضرت رضا عليه السلام مىفرمايند: يكى
از آنها را در راه به تو داديم و دو تاى ديگرش را هم مىدهيم، من توضيح خواستم از
خليل آقا، كه چيزى كه در راه اتفاق افتاده بود است. گفتند: بلى، منتهى اصل حاجت
اين بوده كه مرحوم آقا موسى تقاضا داشتند كه يك دهم از آن قدرت الهى كه حضرت دارند
به ايشان داده شود تا داراى قدرت اعجاز شوند، حضرت هم همان قدرت را به ايشان دادند
و نشانهاش هم همين بود كه با اشاره