نام کتاب : ايران؛ ديروز، امروز، فردا نویسنده : نصرى، محسن جلد : 1 صفحه : 47
1. اعتراض مردم به ظلم و ستم مظفرالدين شاه و عينالدوله و
اقدام توهينآميز نوز بلژيكى، رئيس گمركات در پوشيدن لباس روحانيت و جزاينها، سبب
گرديد عدهاى از مردم در سال 1284 ش (1905 م) به شهر رى هجرت كنند و با تحصن در
حرم حضرتعبدالعظيم حسنى به رهبرى علمايى همچون آيتالله بهبهانى و آيتالله
طباطبايى، خواستار تأسيس عدالتخانه، اجراى قوانين اسلام و عزل نوز و اعلاءالدوله
شوند كه حمايت مراجعى همانند آيتالله محمدكاظم خراسانى، آيتالله شيخ عبدالله
مازندرانى و آيتالله حاج خليل تهرانى در نجفاشرف را به دنبال داشت.
2. مظفرالدين شاه قول مساعد داد كه خواستههاى مردم را عملى كند، از
اينرو علما و مردم پس از يك ماه به تحصن پايان دادند و به تهران بازگشتند. اما
درخواستهاى مردم تحقق نيافت و بعد از چندين روز مبارزه و شهادت عدهاى، مردم به
رهبرى علمايى چون آيتالله شيخفضلالله نورى به شهر قم هجرت كردند و در حرم حضرت
معصومه (عليها السلام) تحصن نمودند و از شهرهاى ديگر نيز بدانها پيوستند و ديگربار
درخواستهاى خود را مبنى بر تأسيس عدالتخانه و اجراى قوانين اسلام مطرح نمودند.
اين اقدام حمايت مراجعى همچون آياتعظام محمدكاظم خراسانى، شيخ عبدالله مازندرانى
و حاج خليل تهرانى در نجف اشرف را در پى داشت.
3. در روزهايى كه شمارى از مردم به رهبرى روحانيت در قم تحصن كرده
بودند، عدهاى نيز به سفارت انگليس در تهران رفتند و در آنجا متحصن شدند كه طى ده
روز شمارشان به حدود 13 هزار نفر رسيد.
اين حادثه آغاز انحراف در نهضت عدالتخانه بود؛ چرا كه سفارت انگليس
محل تحصن عدهاى گرديد و سفير انگلستان و همسرش به مردم واژه «مشروطه» را آموختند
و بدين ترتيب عدالتخواهى و اسلامخواهى را به مشروطهخواهى تغيير دادند. جريان
وابسته به فراماسونرى و منوّرالفكران وابسته به انديشههاى غربى، محور تحصن در
سفارت انگليس بودند.
مظفرالدين شاه با تشديد اعتراضات مردم فرمانى را كه به فرمان مشروطيت
مشهور است، صادر كرد وى در فرمان اول، تأسيس يك مجلس مشورتى را اعلام داشت كه
علماى قم آن
نام کتاب : ايران؛ ديروز، امروز، فردا نویسنده : نصرى، محسن جلد : 1 صفحه : 47