جديد را بايد «دوران امام‌خمينى» ناميد ....[1]

امروزه بسيارى از تحليلگران و نظريه‌پردازان غرب و شرق به عظمت و تأثير انقلاب اسلامى اعتراف نموده‌اند. آلوين تافلر، جامعه‌شناس و نظريه‌پرداز «آينده‌شناسى» پس از چند دهه تحليل ويژگى‌هاى قرن 21، در آغاز اين قرن طى مقاله‌اى چنين مى‌نويسد:

خطر جدى اين است كه جوانان حتى در آمريكا به سوى مذهب گرايش پيدا مى‌كنند ... اكنون اگر پيام‌هاى [امام‌] خمينى را مطالعه كنيد، خواهيد ديد كه او قبل از هركس ديگر، گرايش‌هاى فراملى جوانان را درك كرده است و پيام‌هاى او نه مختص به يك ملت، كه درباره جهان است. پيام‌هاى [امام‌] خمينى را دوباره مطالعه كنيد. [امام‌] خمينى مرد قرن بيست و يكم است، اگرچه در قرن بيستم از دنيا رفت.[2]

امروز نداى الهى انقلاب اسلامى در طراحى نقشه سياسى و فرهنگى جهان، معادلات و محاسبات قدرت‌هاى سلطه‌گر را به چالش كشيده و ايران اسلامى مركزى اثرگذار در تحولات جهانى شده است. از اين‌رو روزنامه آمريكايى نيويورك تايمز مى‌نويسد:

فورى‌ترين چالش فراروى واشنگتن، يافتن راهى براى توقف روند افزايش قدرت ايران است.[3]

پروفسور روژه‌گاردى نيز انقلاب اسلامى ايران را يكى از مهم‌ترين جهش‌هاى تاريخ بشر مى‌خواند.[4] همچنين لنسر، پروفسور اتريشى مى‌گويد:

انقلاب امام‌خمينى حتى سير تطوّرى انسان را تغيير داد.[5]

به تعبير آنتونى گيدنز، جامعه‌شناس مشهور انگليسى، برخلاف ديدگاه ماركس، دوركهايم و ماكس وبر كه دنيوى شدن را فرآيندى اجتناب‌ناپذير مى‌دانستند، انقلاب اسلامى ايران فرآيند

[1]. حديث ولايت( مجموعه رهنمودهاى مقام معظم رهبرى)، ج 4، ص 275.

[2]. هفته‌نامه صبح صادق، 20/ 12/ 1380، ص 1.

[3]. روزنامه كيهان، 5/ 7/ 1384، ص 3.

[4]. روزنامه قدس، 21/ 11/ 1377، ص 14.

[5]. هفته‌نامه كيهان هوايى، 25/ 8/ 1373.