لحاظ بود كه بتواند [در محيط سنّىنشين
افغان] به سهولت بيشتر بهعنوان يك سنّى راستدين(Orthodox) سفر كند، و تا حدى هم از
آنروى كه بتواند خود را از «حمايت» مورد ترديدى كه شاه ايران به اتباع خويش اعطاء
مىكرد، به دور ماند[1].
بنابه آنچه كه خود گفته است، سيد محمد جمال الدين در روستاى اسعد
آباد در نزديكى كز(Kanar) ، يكى از توابع كابل، در 1254 ه.- 9- 1838
م.- متولد شد. پدرش سيد صفدر بود كه خود را از اعقاب حديثشناس بزرگ سيد على ترمذى
و در نهايت از اعقاب حسين بن على [ع] نوه پيامبر مىدانست. آنگاه كه هنوز كودك
بود، پدرش به كابل[2]- پايتخت
افغانستان- مهاجرت كرد. از همان زمان كودكى هوش سرشار و قدرت ادراك زيادى از خود
نشان داد و چون هشتساله شد، پدرش شخصا تعليم و تربيت او را عهدهدار گرديد[3]. مطالعاتش در ده سال آتى تمامى
رشتههاى علوم اسلامى- چون صرف و نحو عربى، فقه اللغة و بديع در كلّ متفرعاتش،
تاريخ تمامى رشتههاى الهيات اسلامى، تصوف، منطق، حكمت نظرى و عملى، فيزيك،
متافيزيك، رياضيات، نجوم، طب، علم الابدان و غيره- را مشتمل بود.
در هيجده سالگى ديدارى از هند كرده، يكسال و چندماه در آن سامان
اقامت گزيد و طى اين مدت پارهاى علوم اروپايى و روشهاى آنها را فراگرفت. از هند
عزم سفر مكّه كرده، اين سفر را به فراغت خاطر رهسپار گشت و در 1273 ه.- 1857 م.-
به اين شهر مقدس رسيد. پس از آن به موطنش بازگشته به خدمت دولت محمد خان درآمد و
او را در نبرد هرات، كه در اشغال برادرزاده و دامادش سلطان احمد شاه بود، همراهى
نمود.
در 1280 ه.- 1864 م.- دوست محمد خان درگذشت و شير على جانشين وى
گرديد. امير
[1] - اين نكته در كتاب« بيدارى ايرانيان»- صص 96، 97 و
غير آن- مورد بحث قرار گرفته است. ناظم الاسلام به قصد آنكه نشان دهد سيد جمال
الدين واقعا يك ايرانى بوده و صرفا به همان انگيزه كه ذكر كردم- تلقى تابعيت ايران
به عنوان تضمينى ضعيف براى امنيت خود- عنوان افغانى را برگزيده است، ترجمه فارسى
ترجمه احوالى را، كه در منابع عربى ياد شده مندرج است، در كتاب خود ارائه مىدهد.
[2] - در يكى از سرگذشتها مذكور است كه دوست محمد خان،
پدربزرگ امير عبد الرحمان خان، اموال سيد صفدر را ضبط و مصادره و نامبرده را به
كابل تبعيد كرد تا بتواند وى را تحت نظارت بيشتر خود داشته باشد.
[3] - طبق مندرجات« بيدارى ايرانيان»، اسدآباد، زادگاه
سيد جمال الدين، در هفت فرسنگى همدان و پنج فرسنگى كنگاور واقع و داراى قريب 800
خانوار و 4000 سكنه مىباشد. بسيارى از خويشان جمال الدين كماكان در آنجا زندگى
مىكنند. پدرش سيد صفدر فردى فقير و بيسواد بود.
سيد جمال الدين از پنج تا ده
سالگى در مدرسه محلى تحصيل كرد و در هشت سالگى قادر به خواندن و نوشتن بوده، تركى
نيز مىدانست. در ده سالگى از خانه پدر گريخته و به ترتيب به شهرهاى همدان،
اصفهان، مشهد و بعد به افغانستان رفت و در آن ديار تا حدى زبان انگليسى را فرا
گرفت. بااينوجود، از اعتراف به ملّيت ايرانى خود ابا داشت و از هرنوع اشارهاى به
ارتباطش با اسدآباد همدان برمىآشفت.