جناب جلالتمآبا! ترتيباتى كه از طرف بنده و ترجمان اوّل سفارت معيّن
شده بود، سفير بعد از آنكه اجمالا به پترزبورگ مخابره كرد و از پترزبورگ هم با
تبديلات خيلى مختصر تقريبا بدون اينكه اعتراضى بكنند صلاح ديده قبول كردند، اما
شاه مانند يك ايرانى بسيار ترديد كرد، مىترسيد از اينكه خونريزى خواهد شد. بنا
كرد بعضى تصورات بيجا كردن، يعنى صلح و غيره. چون اين را ديديم، مجبور شديم كه
وسيله قطعى و آخرى خود را به كار ببريم كه اين ترتيبات از طرف دولت روسيه قبول و
بهترين ترتيبات براى حال حاضر ملاحظه شده است. اگر شما قبول نكنيد، دولت روسيه
ديگر به هيچوجه از شما حمايت نخواهد كرد و هرچه هم بعد از اين به شما واقع بشود،
خود را مسئول نخواهد دانست. وسيله قطعى، بسيار مهم و مسئلهاى مؤثر بود. شاه
بالطبع بدون تأخير قبول كرد و آزادى كامل نيز به جهت اجرا و اتمام كار داد. اساس
اين ترتيبات به قرار ذيل است:
«1. با پولى كه از طرف سفارت و شاه داده خواهد شد رشوت دادن به وكلاى
مهم مجلس و وزرا كه در جلسه آخرى ترتيبى را كه به ايشان داده خواهد شد قبول و بر
وفقش عمل كنند.»
«2. تا دقيقه آخر، يعنى حاضر شدن كليه ترتيبات، بهطور دوستانه با
مجلس رفتار نمودن و چنين وانمود كردن كه شاه با مجلس صلح كند و همچنين داخل مكالمه
صلح شدن با مجلس.»
«3. سعى كردن با رشوت يا وسايل ديگر به جهت خارج كردن مردمان مسلح از
مجلس و مسجد و انجمنهاى نزديك.»
«4. اقدامات كردن كه رؤساى انجمنها را با رشوت و غيره با خود طرفدار
نموده تا روز موعود اعضاى انجمن خود را نگاهداشته و نگذارند بيرون بروند.»
«5. يك روز پيش يا در روز اجراى كار فرستادن قزاقها با تبديل قيافت
به مجلس و مسجد تا از