responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 89

و سوارهاى مخصوص وزير مشار اليه بودند، به سمت سيواس روانه گرديد.

روز چهارم در موقع ...[1] لشكر روم ايلى صف كشيده، به خداوندگار سلام دادند. روز هفتم از براى هر يكى عملجات دربارى، هزار آقجه- يعنى شانزده تومان و شش هزار- انعام دادند[2] و در همين روز، حضرت خداوندگار وارد شهر قونيه‌[3] شدند. اهالى اين شهر به يك جمعيّت عظيمه حضرت خداوندگار را استقبال نمودند. سه روز در ظاهر قونيه توقف گرديد. حضرت خداوندگار مرقد مبارك حضرت قدوة العارفين مولانا جلال الدين رومى- قدّس سره- را و مراقد ساير اولياء الله را زيارت كرده، انواع خيرات و صدقات فرمودند.

روز پانزدهم فرمان شد كه سواره زعماء روم ايلى و آناطولى قبل از اردو حركت كرده، در هر منزل يك منزل در جلو باشند. در همان روز، در اثناى راه، اهالى لارنده كه قصبه كوچكى است، حضرت خداوندگار را استقبال نموده، اسباب گرانبها و نقود خطير پيشكش كردند. سه نفر قزلباش كه گرفتار شده بود آورده، خبر از شاه اسماعيل گرفتند. بنابراين، نامه فارسى‌العباره به انشاى مولانا مرشد عجم نوشته، به توسط يكى از اسراى قزلباش كه در اردو بود ارسال داشتند و صورت آن اين است كه در ذيل عرض مى‌شود:

نامه دوم سلطان سليم به شاه اسماعيل‌

«إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ؛ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ»[4]

و صلّى الله على خير خلقه محمّد و آله و صحبه اجمعين. «وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ»


[1] - در اصل هر دو نسخه سفيد.

[2] - هر آقجه آن زمان يك‌صد و شصت و شش دينار اين زمان ايران است./ عارف.

[3] - نام قديمش ايكونوميوم و مركز ولايت قرامان است. از ازمير شرقا پانصد كيلومتر دور و مسكن بيست و پنج هزار نفس است. اطراف شهر را احاطه به يك صور سنگى كرده و از براى استحكام صور، جابجا برج‌هاى مربع الشكل قرار داده‌اند. غير از مساجد صغيره، چهل و چهار مسجد جامع مناره‌دار، اين شهر را مزيّن نموده است و باغخانه‌هاى معتبر دارد. هر نوع حبوبات و بقولات حاصل مى‌شود. اخراجاتش ترياك شوره، حرير، مازو، كتيرا، پشم، و قالى است. در موقع معروف به مرام، واقعه در سمت جنوبى شهر باغات دلگشا و قصور عاليات ييلاق اعاظم و اعيان بلده است. عمارت حكومت، مدرسه دار الفنون، تلگراف‌خانه، مريضانه مملكتى، سربازخانه و ايتام‌خانه و مهمان‌خانه و ساير ابنيه مدينه را دارا است. مضاجع سلطان العلماء و فرزند بزرگوارش مولانا جلال الدين رومى و صدر الدين قونوى و سلطان ولد و شيخ كريم الدين و سيد برهان الدين محقق ترمذى و چلبى حسام الدين و امام بغوى از مفسّرين و صلاح الدين زركوبى از مشاهير اسلام و چند نفر از پادشاهان سلاجقه روم در اين شهر معين و زيارتگاه است. خانقاهى است، از براى دراويش طريقت مولويه كه هميشه قرب هزار نفر درويش در آنجا رياضت مى‌كشند كه كم بست شده، مأمور به ارشاد شوند. اين شهر را در سال چهارصد و شصت و هفت دولت سلجوقيه روم پايتخت اتّخاذ نمود و سلطان محمد فاتح از دست قرامانيان نزع كرده ضميمه ممالك عثمانى فرمود./ عارف.

[4] - نمل، 31

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 89
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست