نيكى شهر، لشكر روم ايلى و عسكر ولاياتى
آناطولى به همراهى امرايشان آمده، ملحق به اردوى همايون شدند.
روز هفدهم ماه مذكور به قصبه سيّد يغازى وارد شدند. حضرت خداوندگار
داخل قصبه شده، قبر بطال غازى[1] را زيارت
كرده، خيرات و حسنات و قربان صدقات نمودند.
روز نوزدهم نوكرهاى بعضى از سلحداران- تفنگداران- مقدارى از جو عليق
مخصوص حيوانات خاصّه [را] تاراج كردند. چون به عرض رسانيده شد، آنچه لازمه سياست و
عدالت است به ظهور آورده تاديبا للغير حكم شد كه همان نوكرها را با اربابشان به
ياسا برسانند.
و در اين منزل چاوشباشى- آجودانباشى- لطفى بيگ از منصبش معزول
گرديده، شجاع بيگ علوفهچى لرباشى- رئيس تحويلداران قشون- چاوشباشى شد. و در
همين روز، اردوى همايون داخل حدود ولايت قرامان گرديد.
روز بيست و پنجم رستم بيگباشى دسته يمين غربابهباشىگرى دسته يسار
علوفهچيان و اسحاق بيگباشى دسته يسار غربابهباشىگرى دسته يمين غربا ترقّى
يافتند.
روز بيست و هفتم بهرام بيگ كدخداى جماعت اوغلانان سپاهى به باشىگرى
دسته يسار غربا نايل شد. موسى بيگ مشرف جماعت اوغلان سپاهى براى اين جماعت كدخدا و
احمد چلبى مشرف الدوله- جيره- به مشرفى جماعت مذكور و شهاب الدين بيگ نيز به مشرفى
الدوله نصب گرديد.
وقايع شهر ربيع الآخر سنه 920
روز دوم ماه مزبور احمد پاشاى دوقهگيناوغلى به سردارى بيست هزار
سوار جرّار كه عبارت از سوارهاى قرامان و تيبهاى امراى روم ايلى و زعماى ولاياتى
روم ايلى و آناطولى
[1] - در افواه معروف بطال غازى است. اين غازى از شجعان
سردارهاى امويه و از مشاهير است. اسمش احمد نور الدين و لقبش بطّال است. چه مرد
قطور و تنومند پرزور بوده و عمر خود را در جهاد با كفار روم به انجام رسانيده و
گويا در زمان سلطنت هشام بن عبد الملك، در يكى از جنگهاى روميان كشته شد. مسلمة
بن عبد الملك كه سردار كل بود، بعد از فتح فرمود، در جايى كه كشته شده بود، او را
دفن كردند و گنبد عالى بالاى قبرش بنا نمودند و جمعى از اسلام در آنجا مسكون و اين
آبادى را« بليدة الغازى» موسوم ساخت. اكنون از توابع ازمير قصبه مرغوب و دلگشاست.
اين بطال همان غازى است كه در سال نود و هشتم هجرى كه محض انجاز وعد مسلمه، صلحا
داخل قسطنطنيه شد و دروازه شهر را تا عودت مسلمه از اياصوفيه در تحت تصرف خود نگاه
داشت و يك دختر ليئون قيصر هفتادم را هم از قيزقوله سى واقعه در درياى اسلامبول
گريزانده نكاح كرد. كتابى كه منظوم به زبان تركى و منسوب به اين غازى نوشته شده،
از قبيل رموز حمزه و حسين كرد است؛ به جهت تشجيع قشون عثمانى به نظم آورده شده
است./ عارف.