responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 86

«فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ»[1] منسلك و منخرط گردانى، در همه حال خداى متعال را حاضر و ناظر دانى، از كارهاى بد و كردارهاى ناصواب و سيرتهاى زشت پشيمانى نمايى و از درون دل و صميم جان به توبه و استغفار درآيى و آن قلاع و بقاع كه زمينش در زمان پيشين سم ستور لشكر ما روى ماليده و از نعال‌[2] مطايا هر گوشه‌اى از آن نواحى حلقه افكندگى به گوش كشيده بود، از مضافات ممالك عثمانى محسوب داشته، بندگان سدّه عظمت پناه ما را بسيارى سعادت‌تر است؛ از نواب كامكارى غير از نيكويى و دلجويى و عاطفت و خوش‌خويى، ديگر چيزى نبينى و اگر چنانچه:

خوى بد در طبيعتى كه نشست‌

نرود تا به وقت مرگ از دست‌

بر آن اعمال قبيحه و افعال فضيحه مصرّ و مجدّ باشى، ان شاء الله تعالى الاعزّ، عرصه آن مملكت كه از روى تغلّب به دست تصرّفت افتاده است، عن‌قريب مخيّم اردوى عساكر نصرت مآثر ما خواهد شد. مدتى است از غايت سبكسارى، سوداى سردارى در سردارى و از فرط خود رأيى دعواى جهانگيرى و كشورگشائى بر زبان آرى‌

«چو مردى به ميدان مردى درآى»

كه هر چه نهاده پرده تقدير است، به ظهور آيد «وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ»[3] و السلام على من اتبع الهدى. تحريرا فى شهر صفر المظفر سنه عشرين و تسعمائه به يورت ازنكميد.[4] انتهى‌

*** روز چهارم ربيع الاول شنبه است، به قازيقلى‌بلى و روز پنجم به قرب شهر ازنيق‌[5] نزول گرديد. نامه‌اى كه از براى محمد بيگ بن فرخشادبيگ آق‌قويونلو به زبان فارسى نوشته شده بود، به توسط احمد جان آقا حاجب فرخشادبيگ از ازنيق به ايران فرستادند كه صورت آن از قرار ذيل است:

صورت نامه سلطان سليم به محمد بيگ‌

جناب ايالت مآب، سعادت نصاب، سلطنت قباب، سراج الدين محمد بيگ بن فرخشادبيگ- دام اقباله- به عواطف پادشاهانه مقرون گشته؛ همانا معلوم همگنان است آنكه به كرّات و مرّات از مخلصان وثيق و واردان طريق بر ضمير منير به مرتبه تحقيق رسيده كه خاندان‌


[1] - آل عمران، 135

[2] - در متن نوايى: فعال.

[3] - انفطار، 19

[4] - منشآت فريدون بيك، ج 1، ص 379- 381؛ نوايى، شاه اسماعيل، صص 143- 147

[5] - امروز معروف به چنيزلك است. اين شهر در پنجاه كيلومترى از سمت مشرق شمالى دور از شهر بروسه است. اكنون زياده از پنج هزار اهالى در او نيست. محصولاتش بعض اوانى ترابيه و كاشى‌كارى و قالى است. وقتى اين شهر يكى از شهرهاى يونان بود. حتى از سال( 1204 ميلادى تا 1261) پايتخت قياصره قسطنطنيه شد. در سال( 1330 م- 731) سليمان پاشا بن سلطان اورخان فتح كرد. قبر اشرف رومى كه يكى از عرفاى معروف است، در اين شهر زيارت مى‌شود./ عارف.

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 86
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست