responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 80

«يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ»[1] از افق اين سده عظمت پناه كه «الشمس فى كبد السماء محلّها، و شعاعها يرى فى الآفاق» به اطراف و اكناف جهان، و حواشى و جوانب مهان و كهان‌[2] هر لحظه بتابد، پرتو انوار و شعشعه آثار و رشحه لمعات او هرجا كه رسد، بر حسب استعداد نوعى، وى را اثر نمايد. نيكوكاران بر مقتضاى فرموده‌ «وَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ»[3] تربيت‌هاى خوب و پرورش‌هاى نيكو يابند و بدكرداران دون بر وفق‌ «فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِيداً»[4] زجرهاى اليم و عقوبت‌هاى عظيم مى‌بينند «جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»[5] مانند آفتاب كه سنگ را در كان، و قطره را در بحر درّ ثمين و لعل گرانقدر سازد و كالبد زمين خسيس و شوره و سراب را با تيغ جهانسوز اشعه آتش تاب پاره پاره گرداند، پس هرجا كه مفسدى از جيب و گريبان‌ «وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»[6] سر بر آرد، دست حميّت خسروانه ما بايد كه از لاشه ناپاك آن تنين‌[7] حبل متين دار سياست را كه چون بر هم پيچد و حلقه شود و از رأس و ذنب بر مريخ و زحل، زهر نحوست بارد، طعمه‌اى دهد، و هر كجا كه فرومايه ناجنس از شياطين مانند ابليس از راه سلطنت و تلبيس، قصد عروج فلك سرورى و ميل و صعود سپهر مهترى كند، بر موجب‌ «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ»[8] لازم است كه به اشهب پيكان ملكات ملكيه ما به رجم آن قيام نمايد و العياذ بالله، اگر چنانچه نوع عقده تكرر[9] در حبل متين شرع مبين از تعرّض ملاحده و جهال پيدا شود و يا نقطه تغيّر در دائره عرصه دين از سوء ضيع‌[10] ارباب بدع و ضلال هويدا گردد، واجب است كه رأى صواب فرماى ما حلّ آن عقده و حكّ آن نقطه را به اصابع رمح و سنان و اظفار خنجر سرتيز و تيغ برّان اهتمام تمام فرمايد.

بناء على ذلك، مدّتى است كه اهالى بلاد شرق از دست صوفى بچه لئيم ناپاك اثيم افّاك، زنيم سفاك به جان آمده‌اند با طايفه گمراه كه‌ «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ»[11] و فرق ضالّه سرنگون كه‌ «وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ»[12] حسب حال ايشان است، به ايقاد نار تعدّى، دود از خانمان‌ها بر آورده و به هر ناحيه‌اى كه قدم نهاد، كره خاك آن ناحيه را گوى صولجان و فتنه و فساد گردانيد تا از صف نعال فرمانبرى به صدر صفه فرماندهى ترقى يافت؛ در رقعه بقعه آن ديار، چون خط ترسا كژروى را شعار و دثار خود ساخت. دماء مكرّمه و محفوفه و فروج محرّمه و مصونه را


[1] - نحل، 90

[2] - در متن نوايى: حواشى و جوانب كيهان.

[3] - آل عمران، 57

[4] - آل عمران، 56

[5] - سجده، 17

[6] - انعام، 43

[7] - مار بزرگ، اژدها.

[8] - صافات، 10

[9] - در متن نوايى: تكدر

[10] - در متن نوايى: طبع.

[11] - بقره، 165

[12] - بقره، 27

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 80
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست