responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 251

سلطان نيز خطّه مصريه و شاميه و حجازيه را استيلا و ضبط نموده، در قشلاق شام مقرّر نمود كه از عراق عرب و كردستان و اردلان و آذربايجان و از مشرق نيز به توسط عبيد خان دولت صفويه را در ميان گرفته، سعى به انقراض آن دولت نمايد.

در اسلامبول در موقع ترسانه حاليه كه در آن زمان بنايى از براى اسراى فرنگ ساخته و موسوم به ترساخانه نموده بودند و مردم اسلامبول تخفيف داده ترسانه مى‌گفتند، كشتى‌سازخانه كه در آن عصر هيچ دولتى به آن معتبرى نداشت، ساختند و اسم قديم محل مذكور از براى كشتى‌سازخانه دولت عثمانى علم شد؛ و در اين كشتى‌سازخانه، در مدت غيبت سلطان قرب صد و پنجاه فروند كشتى بزرگ و كوچك ساختند كه مجموع آنها از براى اقامت بيست و پنج هزار مرد جنگى با لوازم شش‌ماهه آنها بود و مقصود اين پادشاه از ساختن اين كشتى‌ها انتقام مسلمانان اندلس را از دولت اسپانيا و پرتغال كشيدن و راه تسلط فرنگ را از اقليم شمالى آفريقا بريدن بود كه سال نهصد و بيست و سه هم به آخر رسيد.

وقايع سال نهصد و بيست و چهار هجرى [924/ 1518 م‌]

وقايع ماه محرم الحرام‌

از روز چهارشنبه غرّه تا روز يازدهم، حضرت خداوندگار در شكار مانده، روز مذكور كه شنبه بود، به استقبال اعيان و عساكر عودت به محروسه شام كرده، جلوس فرمودند. هم در اين روز خبر آوردند كه حنش‌اوغلى فرار كرده، شكار نشده است. روز پنجشنبه نهم اين ماه، اول خمسين- چله بزرگ- بود. روز يكشنبه دوازدهم پيرى پاشا از روم آمد و روز دوشنبه به مواجب، به جهت اينكه از سفر آمده بود، پيشكش كشيد و دست بوسيد. به دو كرور و دويست هزار آقجه- يعنى نوزده هزار و نهصت و بيست تومان- مواجب جناب پيرى پاشا به صدارت منصوب گرديد.

روز دوشنبه سيزدهم تعطيل. روز سه شنبه چهاردهم از براى منصب صدارت عظمى دست بوسيد و بر مسند صدارت نشست. روز چهارشنبه پانزدهم و پنج‌شنبه شانزدهم تعطيل. جمعه هفدهم سلام جمعه در مسجد جامع امويه اجرا گرديد. روز شنبه هجدهم، ديوان شد. خلعت وزارت و مهر صدارت از براى پيرى پاشا ارسال گرديد. روز يكشنبه نوزدهم جناب صدر اعظم خلعت وزارت پوشيده، به ديوان آمد، دست بوسيد و مهر صدارت را مقلّد شد. از روز دوشنبه بيستم تا روز بيست و سوم، مردم مشغول به تدارك لوازم سفر شدند. روز پنجشنبه بيست و سوم، سراپرده سلطانى را به عزم سفر روم بيرون زدند كه فردا بكوچند؛ اما از براى نماز جمعه و اجراى رسم مخصوص فردا به تأخير افتاد.

روز جمعه بيست و چهارم چون مسجد جامعى كه حضرت خداوندگار بر سر قبر شيخ محى الدين الاعرابى در صالحيه بنا فرموده بودند، به اتمام رسيده، با اركان دولت و اعيان مملكت،

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 251
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست