مقرّر شد كه مشار اليه در ركاب همايونى به
اسكندريه برود.
روز پنجشنبه هفتم، به همراهى صد سوار از فوج دلاوران سپاهى و بالى
بيگ با دويست سوار از سلحداران خاصّه باشى سلحداران از خشكى و حضرت خداوندگار نيز
محض تماشاى هر دو ساحل در كشتى نشسته، از رود نيل متوجه اسكندريه شدند. از وزرا،
محمد پاشاى نشانجى و از منشيان حيدر چلبى و آقاى ينگىچريان به همراهى پانصد نفر
تفنگانداز ينگىچريان و احمد آقاى امير آخور و مولانا خواجه حليمى در كشتىها
نشسته، در ركاب همايون حركت نمودند و شب در زاويه زرّينه گذرانيدند. روز جمعه هشتم
در نقله. روز شنبه نهم در فوه. روز يكشنبه دهم در رشيد[1]
منزل گزيدند. طرف عصر امروز كه كشتى سلطانى به لنگرگاه رشيد رسيد، از برج اين شهر
على الرسم توپ سلام و استقبال انداختند و كشتىها هم مقابله نمودند. حضرت
خداوندگار قدم به ساحل گذارده، داخل شهر رشيد شده، استحمام نمودند.
و از رشيد اشهب سوار اقبال، از ساحل درياى سفيد متوجه اسكندريه شدند.
روز دوشنبه يازدهم اول حزيران است. روز سهشنبه دوازدهم در وقت چاشت بود كه
بالصّحة و العافية و الاجلال وارد عمارت دولتى شده، نزول فرمودند و مستصحبين ركاب
همايون هم در شهر اسكندريه[2] در جاهاى
مناسب منزل كردند. قاپوچىباشى كه با كشتىها از جانب وليعهد سلطنت آمده بود، دست
بوسيد.
روز چهارشنبه سيزدهم اسب سوار به ساحل دريا تشريف برده، از ساحل در
قايق نشسته از براى تماشا و سركشى به سمت كشتىها بارو كشانيدند و تمام كشتىها را
يكانيكان معاينه و مشاهده نموده از خوش وضعى و استوارى آنها اظهار خوشنودى و
رضايت و بخصوص از توپهاى بزرگ منزلدار كه در آنها تعبيه گرديده بود، ابراز مسرت
فرموده، تحسين و آفرين خواندند. و عمله كشتى و لشكر دريايى را غريق درياى التفات و
انعام و احسان بىپايان كرده باز با قايق به ساحل آمده، عودت به عمارت نمودند و در
آن هنگام از كشتىها و از قلعه توپهاى شليك كرده، شادكاميها ظاهر ساختند.
روز پنجشنبه چهاردهم توقف. روز جمعه پانزدهم حضرت خداوندگار سلام و
نماز
[1] - شهرى است واقع در پنجاه كيلومترى شمال شرقى
اسكندريه و بر يكى از فروع نيل و جامع بيست هزار نفس. اين شهر در سال( 870 م- 257
ه) از جانب خلفاى عباسيه تأسيس گرديد. لهذا از شهرهاى اسلامى معدود است./ عارف.
[2] - شهريست در شهر مصر سفلى واقع در ميان بحيره
مرئوتيس و درياى سفيد بر روى يكشبه جزيره به امر اسكندر بن فيليپ بنا گرديد. قبل
از اسلام به قرب دو كرور نفس درو مسكون بود. به مناسبت بعض عوارض، نفوس آن به
پنجاه هزار تنزّل كرد. اما در زمان محمد على پاشاى مرحوم رو به آبادى نهاد.
اكنون مسكن يك كرور خلق است.
عمارات عاليه دولتى و ملّتى و مسجدى كه داراى هزار و يك ستون است و بازار و
ميدانهاى وسيع و خيابانها زينتبخش اين شهر است./ عارف.