responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 218

آناطولى معزول گرديد. روز شنبه نوزدهم حكم شد، فتح‌نامه‌هاى فارسى‌العباره از براى عبيد خان و شيروان شاه و امير گيلان و مازندران و ملوك رستمدار بنگارند.

استطراد: چون اين فتحنامه‌ها مالا در سياق واحد و از همه آنها نامه‌اى كه به انشاى ادريس بدليسى سابق الاسم به شيروان شاه فرستاده شده، جامع‌تر و مفيدتر به نظر آمد، محض اينكه اسباب استيلاء مصر چه بوده، واضح گردد، صورت همان فتحنامه از منشآت فريدون بيگ عينا در ذيل نقل و ثبت مى‌گردد.

فتحنامه مصر سلطان سليم شيروان شاه‌

والاجناب امارت مآب، عزّت نصاب، رفعت قباب، دولت مناب، معدلت‌اكتساب، مكرمت انتساب، صاحب اذامل‌[1] المجد و الوقار، ساحب دلائل العزّ و الافتخار، طلاع ثنايا النسب الطاهرة، سياق [غلا][2] الذنب الباهرة، ناسج دروع‌[3] الانصاف، ناسخ فروع الاعجاف،[4] مستخدم ارباب الالباب و اصحاب الآداب بميامن الاحساب و محاسن الانساب، المحفوف‌[5] بصنوف لطايف عواطف الملك الرّحيم شيروان شاه شيخ ابراهيم- دامت معاليه و طابت أيامه و لياليه- سلام موفور و تحيّت غير محصور كه از محض عنايت فايض النّور پادشاهى صدور و ورود مى‌يابد، مطالعه رفته، مصوّر ضمير [منير][6] خورشيد اضائت مى‌گردد كه چون مقصد اقصى و مطلب اعلى از تمكّن مسند خلافت رحمانى مقصور [و محصور][7] بر تقويت دين مسلمانى و دفع آثار ظلم و رفع كفر و الحاد از ممالك قاهره دائى [دانى‌] بود، هرآينه همّت عالى‌نهمت، قبل از توجه به نظم مطالب ملك و مال و استقامت اعلام امانى و آمال، بر عادت معهود اين خاندان خلافت آسمان‌[8] به فتواى ائمه و علماى زمان، اولا عزيمت غزاى ملاحده قزلباش كه از جهاد كفار اقدم و اهمّ است، و رفع فساد عام‌[9] ايشان را نفع به خلاصه بلاد اسلامى اعم و اتم تقديم فرموديم، و بعون اللّه تعالى و حسن تأييده، در قرب دار الملك تبريز سرخيل شاه گمراه آن قوم پرالحاد ظاهر الفساد را مقهور و مكسور گردانيده شد، و اصل داعيه آن بود كه خبائث اجناس آن طايفه پرانجاس را از صحيفه گيتى پاك ساخته و پرداخته شود؛ اما از كثرت سپاه و انبوهى لشكر ظفر پيكر، آن بلاد را تحمّل مكث و قشلاميشى در آن سال نبود؛ بالضروره به طريق «العود احمد» عودت به سرحد لازم نمود. و آن زمستان در ثغور ملك به نيّت تجديد عزايم نصرت علايم، قشلاميشى كرده، و اول بهار جهت تجديد جهاد آن‌


[1] - در متن نوايى: اوامل. شايد« اذيال» باشد.

[2] - در متن نوايى نيامده.

[3] - در متن نوايى: وروع.

[4] - در متن نوايى: الاجحاف.

[5] - در متن نوايى: المحنوف.

[6] - در متن نوايى نيامده.

[7] - در متن نوايى نيامده.

[8] - در متن نوايى: آشيان.

[9] - در متن نوايى: عالم.

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 218
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست