مسافت است، رسيدند. اما بركه مذكوره را عرب
احاطه كرده، خواستند كه آب به لشكر ندهند. سنان پاشا چند عرابه توپ كشيده آنها را
به گلوله گرفت و طولى نكشيد كه جمعى از آنها مقتول و مجروح افتاده، باقى منهزم و
پريشان گشتند. بنابرين، لشكر چادر زده، آرام گرفته بودند كه قراولها رسيدن لشكر
عرب را خبر كردند. قشون از چادرها بيرون آمده، صف آراستند و حضرت خداوندگار نيز
سوار شده، در ميان لشكر تشريف آورده، منتظر ورود دشمن شدند. چون لشكر عرب برگشته،
نيامد، لشكر مرخص به استراحت گرديد.
روز پنجشنبه بيست و نهم اوّل خمسين در قرب قاهره در جوار قبر سلطان
قايتباى منزل گرديد. (از شام الى قاهره بيست و شش و از اسلامبول الى قاهره صد و
چهار منزل است.) امروز بايد در موقع ريدانيه با سلطان مصر جنگيد.
در بيان وضع جنگ قاهره
محض فهميدن طرح جنگ طرفين، از اهم امور است كه اول وضع طيوگرافى
ميدان جنگ را كه شهر قاهره حاضره است، به قلم آورده، بعد ساير تفرّعات آن را به
عرض مطالعهكنندگان فخام برسانيم.
شهر شهير قاهره در نقطهاى واقع است كه شرقا جبل مقطب و غربا رود نيل
و جنوبا و شمالا نيز اراضى مسطحه متروكه از بستر نيل آن را احاطه كرده است. به حكم
تومانباى، به يك خندق عميق و به استياندار اطراف اين شهر دائرا ما دار، حصر و
تحكيم و ترصين، و جابجا توپها و خمپارهها تعبيه و تحصين گرديده بود. لشكر
تومانباى، عبارت از بيست الى بيست و پنج هزار سواره و پياده و توپچى و تفنگچى كه
پانزده هزار آن از جنديان چراكسه و اعراب و كرد و اتراك ذو القدر، [و] باقى پياده
از اعراب، و توپچىها و تفنگچىها از طوايف فرنگ مركب بود.
طرح جنگ مصريان بر اين بود كه اول به وضع دفاع جنگيده، در عين جنگ،
سواره را از استحكامات بيرون آورده، از عقب اردوى عثمانى را بزنند؛ اما عثمانيان
كه مجبور به جنگ تعرّضى مىبودند، پشت به جبل مقطب داده، جناحين يمين و يسار را
آراستند و توپها و خمپارهها را در جاهاى مناسب تعبيه نموده و از جبهههاى سهل
العبور، دستههاى هجوم را معين كرده، فرماندهى ميمنه را به مصطفى پاشاى
اميرالامراى آناطولى و ميسره را به سنان پاشاى كوچك امير الامراء روم ايلى و
دستههاى هجوم را به خير بيگ و على بيگ شاهسواراوغلى و محمود بيگ رمضاناوغلى و
يونس بيگ حاكم سابق عينتاب؛ و ساقه را نيز به يونس پاشا و قلب را به سنان پاشاى
صدر اعظم و سردار اكرم سپردند. حضرت خداوندگار نيز سردارى كلّ را بر عهده گرفته،
دستههاى احتياط را در نقاط لازمه نگاه داشت.
ينگىچرىها نيز در نقاط حاكمه، سپرهاى خاكى ساخته، صف آراستند و
عرّابههاى جنگى را