در همين روز، در ديوان، زهرمار قاسمبيگ
وزير لشكر آناطولى با زينل پاشاى بيگلربيگى پرخاش كرده، حرفهاى خارج از حدود زدند
و بنا به حكم همايون، هر دو احضار حضور گرديده، در آنجا مواجهه شدند. چون ثابت شد
كه هر دو در امور اداره عسكريه مقصّرند، هر دو را عزل كرده، اسكندر چلبى مستوفى را
وزير لشكر و مصطفى پاشاى حاكم سابق موره را امير الامرا نصب فرمودند.
روز بيستم، حكومت موره كه عبارت از يونانستان است، در مقابل ششصد
هزار آقچه- يعنى نه هزار نهصد و شصت تومان- به زينل پاشاى بيگلربيگى سابق آناطولى
مرحمت گرديد. روز دوشنبه بيست و دوم در شام برف باريد كه در اين مملكت كمتر به
وقوع مىآيد.
روز پنجشنبه بيست و پنجم، حضرت خداوندگار به عزم شكار سوار شده، صدر
اعظم سنان پاشا و مولانا ادريس بدليسى را دعوت به شكار فرمودند. مقصود از اين شكار
فارغ البال، مشورت و تعيين حركات مستقبله دولت بود، چه تا به امروز معين نبود كه
اردوى همايون باز مصريان را تعاقب خواهد كرد يا اينكه قناعت به اين فتوحات نموده،
از اينجا متوجه ايران خواهد گرديد.
روز جمعه بيست و ششم، شمخال گرجستان كه منوچهر نام داشت، جمعى با
امراى گرجستان آمده، وارد دربار شدند. حضرت خداوندگار، امروز هم نماز جمعه را در
مسجد جامع امويه ادا نموده؛ بعد به عزم زيارت قبور و مضاجع انبيا و اوليا به بعض
مقامات تشريف فرما شدند. روز شنبه بيست و هفتم با هشتاد هزار آقجه- يعنى هزار و
دويست و بيست و هشت تومان- مواجب اسكندر چلبى به نيابت وزير لشكرى مقرّر گرديد؛ و
خصوصات راجعه به مأموريت مولانا ادريس بدليسى و نظام الدين، به قلم آورده شد.
روز يكشنبه بيست و هشتم از جانب حنشاوغلى حاكم جبل لبنان، طغان و
تولههاى شكارى آوردند. حكم شد آقاى قاپو تسليم گرفت. امروز پاشايان از حضور،
منقبض بيرون آمدند و محمد بيگ بن مصطفى پاشا حاكم آيدين ايلى فوت كرد. به حكم
همايون در صالحيه در جوار قبر شيخ محى الدين الاعرابى مودوع صندوقه رحمت گرديد.
وقايع شهر ذىقعدة الحرام سنه 922
روز سهشنبه غرّه، از جانب عيسى بيگ حاكم غزّه جاسوس آمد و احوال
مصريان را و در تدارك جنگ بودن آنها را به عرض رسانيد. روز چهارشنبه دوم حضرت
خداوندگار با اركان دولت به عزم شكار سوار شدند و مغرب مراجعت فرمودند. روز
پنجشنبه باز به عزم شكار با وزرا سوار شده، مثل ديروز مغرب عودت به شهر نمودند.
روز جمعه چهارم حكومت آيدين ايلى در مقابل چهارصد و هشتاد هزار آقجه- يعنى هفت
هزار و نهصد و شصت و هفت تومان- به بالى بيگ حاكم ايچايل مرحمت گرديد. حكومت
ايچايل نيز در مقابل سيصد