responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 17

ديباچه كتاب‌

بسم الله الرحمن الرحيم و به ثقتى ستايش و ثنا سزاوار درگاه الوهيّت اكتناه حضرت قيّوم توانا و داناست كه در آن غير منقسم انقلابى درين دير فنا ظاهر و هويدا مى‌نمايد كه اعقل عقلاى سياسيّون و اعلم علماى مادّيون انگشت تعجّب در دهان، در درياى بى‌پايان تفكّر مبهوت و حيران، و در بيداى تحيّر مبهوت و سرگردان مى‌شود.

طفل در آب به دست آمده را منجى يك قوم جبان معيّن فرموده، ارشد و اشجع فراعنه را از اعجاز يد بيضا و از عصاى‌ «حَيَّةٌ تَسْعى‌»[1] او عاجز و همان قوم ذليل را بر اقوياى عمالقه فائز مى‌گرداند.

يتيم امّى را از ميان يك قوم وحشى سوسمار خوار و اصنام‌پرست جهالت شعار، برگزيده، تاج لولاك [ما خلقت الأفلاك‌] رسالت و تخت و ما أرسلناك نبوّت به او مى‌بخشد و مأمور به اعلاى كلمة الله و موفّق به هدايت چندين كرور گمراه را به طريق فلاح لا اله الّا الله فرموده، سدّ سديدى در پيش سيلاب بنيان‌كن تصنيم و تشريك و تثليث مى‌كشد.

پادشاهى است كه نه شريك دارد و نه نظير. شاهنشاهى است كه نه جانشين دارد و نه وزير.

حاكم قادر على الاطلاقى است‌ «فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ».[2] حاسم عادل در احقاقى است كه زبان چراگويان را با تيغ‌ لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ‌[3] بريد.

تحيّات زاكيات لايق پيغامبرى است كه سكّان فيفاى بداوت و جهالت را به شربت گواراى مدنيّت اسلاميّت سيراب كرده، از براى انقلاب قلوب معيوب، مغان و مشركان به اطراف جهان روانه داشت.

سلام رحمت فرجام بر آل و اصحابش باد كه هر يكى در آن انقلاب، مصدر خدمات مستوجب الفخر و المباهاة گرديده، نام نيكو در عالم تاريخ و سير گذارده، به حيات ابدى و رحمت سرمدى نايل گشتند.


[1] - طه، 20

[2] - بروج، 16

[3] - انبياء، 23

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 17
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست